دقت در یکی از مصاحبه های رسمی و منتشر شده به خبرگزاری های
معتبر ایران از زنده یاد آیت الله محمد رضا نکونام نکته ظریفی را باز
می نماید که احتمال غریب به یقین و با نهایت احترامی که بعنوان
فردی غیر سیاسی جهت همه علما و مراجع تشیع از جمله و لابد
نامبرده قائل هستم و بر خویش فرض می دانم سبب گرفتاری های
بعدی وی و حاد شدن مشکلات اش با عنوان امنیتی و...در دادگاه
ویژه روحانیت شد.
حضرت ایشان در آنجا فرموده بود:من حافظ قرآن هستم .
خوب این جمله از لحاظ موازین و شرایط در محاکمه به نفع متهم
می باشد اما کلام دگرش که در کودکی شبی را تا صبح پیش
جنازه ای ماندم بی آنکه از او بترسم. بی تعارف گشودن باب
مکاشفه و در انداختن طرحی است که می تواند تا اتهام مدعی
ظهور و...کش پیدا کند.
این است که :جز راست نباید گفت و هر راست نشاید سفت.
حالا و به هر روی نامبرده داعیه اجتهاد داشت و حقیر کمترین
طلبه دنبال ایراد گیری از فرد او روحش شاد نیستم .
اما و در نهایت احترام بعنوان غیر مقلد یا شاگرد حوزوی نشده
ایشان می توانم که فقط بگویم:این مدل را سرمشق خویش
قرار نمی دهم.رضوان الله علیه
#شماره-شناسنامه-3
وکیل اگر وجدان داشته باشد فی النفسه نعمتی است.
قسم خاص روحانیت اش هم هر چند کم یاب ولی اکثرا
در ایران خوب و کار بلد هستند.
دادگاه ویژه روحانیت عکس دیوان سالاری کلی در قوه-
قضاییه مملکت بخاطر حجم ساختاری کوچک اش ولو به
شهر های بزرگ و اصلی ایران قدرت جولان و تکاپوی
رفع اتهام ضمنی متهم را کاهش می دهد.
یک شیخی که بعدها از فوت اش اطلاع یافتم حدود
80 ساله و رو ستایی از آذربایجان با لهجه خاص و فقر
ضمنی که داشت .دهه 70 گذرش بخاطر مسئله ای
با جنبه مادی افتاده بود سمت ساحلی قم(دادگاه).
بنده خدا چون پول نداشت با اتوبوس شهری و چند
ساعت زودتر راهی مقصد شده بود
در مسیر انقدر اعصابش به هم ریخت که حتی ترتیب
استفاده از داروهای فراوان بیماری حاد قلبی خود
را که حوالی صبح باید مصرف می کرد از یاد برده بود.
دیدن این صحنه ها سبب شد بنده و سه رفیق دیگر
طلبه ام همراهش شویم.
ایشان با همه این مشکلات یک توسل و روحیه معنوی
خاصی داشت.
از قضا موقع رسیدن ما قاضی پرونده مذکور برای هوا
خوری آمده بود در سالن و از جریان آن حاج آقا با زبان
خودش کامل مطلع شد.
در محاکمه ولی ما نوجوان ها بیرون بودم و صدای دادستان
را که بسیار ضد متهم تحریک می کرد با رفقا شنیدیم .
دست آخر شخصیت مثبت قاضی سبب شد تیر دادستان
و حربه ها یش به سنگ بخورد.
پیر مرد عرق شدید کرده و با اشک ریزان البته بی اختیار
آمد بیرون و در معیت اش همگی به پارکی حوالی آنجا رفتیم
و مشغول درد دل با ایشان شدیم تا حالش بهتر شود و از
آن شوک وارده بیرون آید .ناگهان بوق ممتد یک ماشین
صفر ما را به خود متوجه کرد قاضی بود!!
بنده خدا یک جعبه شیرینی از ماشین آورد و سر درد دلش
باز شد گفت:قانون مملکت یک حرف است و اگر با دنده و
حکم آن محاکمه شوید جز خلاف کار واقعی سر از زندان و...
در نیاورد. ولی خیلی از آخوندهایی که گذرشان سمت ماها
می افتاد بخاطر عدم اطلاع از شرایط وجو . صلابت در روحیه
که عمدا شکسته می شود برخورد تند و یا حیله گرانه افراد
افراطی سلیقه گرا و...
عملا چاه گرفتاری خود را نه قبلا و در جامعه بلکه از لحظه
دخول به همین دادگاه ویژه روحانیت می کنند.
#ساحلی-قم
همان عمامه به سرهایی که چون مرحوم سید خلیل عالی نژاد را
فاقد شجرنامه سیادت دانسته و الصاق چنین لقبی به اول اسم
امثال او در بین جماعت یارسان را دروغ عوام فریبانه تبلیغ
می کنند در مناظره با مفلوکی چون عقیل هاشمی از شبکه ظاله
کلمه وی را با همین لقب شریف می خوانند تا عمق جهالت خود
را نزد اهل فن فریاد کرده باشند!؟
خاتم(ص)فرمود:أَنَا وَ عَلِیٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة
پس هر کسی که در دایره ولایت امام علی(ع)است فرزند
خوب بابا و آنکه از این جرگه نیست مصداق اعظم وبارز آق-
والدین می باشد.
عنوان شیعه اما تجسم قله محبان حیدر غضنفر(ع) است
که در دامنه به هر آزاده ولو فاقد مذهب نیز شامل گردد.
باری و باید با همه اختلافی که از جماعت تنبور زن درویش
دارم اقرار کنم : مرحوم خلیل عالی نژاد در این زیر مجموعه
هست و عقیل هاشمی آلت وهابیت هرگز.
#به-ریش-نیست-به-ریشه-است
علی شریعتی می گفت:عشق غرق شدن در دریای معشوق
است و دوست داشتن شنای به همان بحر.
اگر با زندگی این بشر و افکارش آشنا باشید کتابخانه
پدری او به دوره جوانی حکم همین آب فراوان را داشت!؟
تکیه کلام هماره اش در پنجرکردن چرخ منتقدان
و جلب ترحم که:کتابم نخوانده سخنم نشنیده متهمم
به هر اتهامی که بتوان به زبان آورد سبب شد این
حقیر نزدیک یک دهه از شباب عمر خود را بعنوان
هوادار وی سیر کرده حتی مدتی جلد روحانیت ترک کند.
شریعتی عملا فرو رفته در فضای ساینس حاکم بر دانش
زمان اش بود هر چند پشت لعاب رنگی نواندیشی دینی
نهضت بازگشت به خویشتن و...(حتی شاید کمونیست)
بگذریم! خدا رحمت کند اکبر خرازی (پیشکار دکتر مصدق
و راننده تاکسی پیکان مدل57 نارنجی) روز داغی از خرداد
84ش روی پله های ورودی حسینیه ارشاد مرا از این خلسه
عمیق و البته حقا ناثواب من باب پسرک بیرون آورد با عرضه
جزوه ای از نوشته های پدرش .
پس با ایشان(رحمت الله علیه) شنا آموختم و دوباره زیر
عبا و عمامه ای خزیدم که تا ریش سه تیغ و بند کروات
تغییر نما داده بودم.
استاد محمد تقی شریعتی و دکتر ناصر میناچی (روحشان
شاد) آموزگارم شدند تا باز فهم :تمدن نتیجه منطقی
مهاجرت است اما گذر از منیت ها نخستین وادی است
که آدمی را به مدنیت داخل می کند.
#علامه-محمد-تقی-شریعتی
تقدیم به روح مردی که صلابت اش را خاکی بودن نمی آلود
(سروده سعید حریری اصل22دی1403ش)
در عالم حس زیستن اصلا اثری هست
کز دست کسی غیر هنرمند نیاید
گفتند بسی ما به سر ذوق شکستیم
سر پنجه ولی صوت آن از چنگ نیاید
نور است اگر در بر شاهانه و دیهیم
رعیت شده را فرصت تنویر نیاید
چاره نبود بحر طویلی است در افتاد
از موج فنا رخصت تدبیر نیاید
حالی بنگر مانده کمی زین قبلش باز
بر شو و بشوران که دگر نیز نیاید
الفاتحه
#فریدون-شهبازیان
نوح(ع) حدود 900سال ابلاغ نمود اما جز بر افزودن انکار قوم اش اثرنداشت
بلاشک این برهه در پرتو وحی الهی بر آن ملت گذشته است.
غیبت حضرت موسی(ع) گاه رسالت از میان بنی اسرائیل و رفتن به تور سینا
در عین نسب هارون(ع) برادرش بعنوان جانشین مورد سود جویی سامری
قرار گرفته دین مردم را عملا بر باد داد.حال آنکه قسمی از تورات اگر نه
همه اش بین شان موجود بود.
عیسی ناصری(ع) در بین بنی اسرائیلی ظهور یافت که تورات را داشتند
که هیچ بلکه به روال خاخام ها دوره هر ساله و تدبر در آیات اش رایج
بوده است اما آن جماعت در عین فساد و جهل نیز می زیستند.
حسین بن علی(ع) به سند آیه تطهیر از اهل بیت(علیهم السلام) و پاک اند
مطلب اش مورد قبول فریقین اسلامی72گانه است اما همین جماعت
قرآن خوان و بارها به حج رونده چون شمر(لعنت الله علیه) او بعض اهل و
اصحابش(علیهم السلام) را تشنه لب در کربلا کشتند.
پس صرف وحی به تنهایی چنانکه داعیه پندار غلط حسبنا کتاب الله عمری
جماعت است کار ساز حل مشکل ابشار بشر به طول تاریخ قبل و بعد بعثت
نبی واپسین عربی(ص) نبوده بلکه حربه دخول فساد به بطن ایمان حقیقی
است که توسط کعب الاحبار طراحی و از دهان دومی در کنار بستر بیماری
حاصل از خوراندن زهر بر پیامبر(ص)توسط آن دو زن منحرفش بیرون زد.
#حدیث-ثقلین
قرآن کریم می فرماید:لَا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ
یعنی لمس و ادراک این کتاب وحی واپسین جز در دایره مطهران نگنجد
خوب جماعت عمری هر چند مفهوم تطهیر شده را در حد هر که پیامبر(ص)
را با چشم سر دیده یعنی صحابه ظاهری ایشان گسترش داده اند اما باز
عده زیادی آن عزیز را در عرض تاریخ معاصرش نیز طول زمان حدود
1400 و اندی سال گذشته بعد شهادت توفیق درک بصری نداشته اند
(بحث مکاشفه و رویاهای صادقه را دراین باب جدا نمایید)
پس وقتی دهن باز کرده می گویند:حسبنا کتاب الله و هر مسلمان خود
پیام وحی را دریافت می تواند کند. این حرف عین گزافه و متناقض است.
باز فرقان الهی در آیه تطهیر (33 سوره احزاب):
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا
جماعت مطهر اسلامیان را در حد اهل بیت (علیهم السلام ) محدود فرموده
و لذا قطعا با داعیه رهبر فرقه عمری جماعت مبنی بر حسبنا کتاب الله
نخواند.ایضا اگر مثل عایشه ای را بنابر پندار بکری جماعت چون زن پیغمبر(ص)
است از اهل بیت اش شماریم با همین دست فرمان تمام مابقی همسران
محمد(ص) مثل ام المومنین خدیجه بانو ماریه قبطیه ام سلمه و...نیز از این
دسته اند. اما صیغه جمع در انتهاء مطهرون با خطاب اکثریت مونث نمی خواند
و لابد باید می فرمود:لا یمسع هو الا مطهرات.
حال حتی اگر بگویند :حسب ولایت و افضل بودن در جانشی نبی اکرم(ص)
برای امام علی(ع) چنین در قرآن آمده است هم خود جدای اقرار بر حقانیت
تشیع ابطال خروج عایشه بر حکومت مصداق ولات عدل علی(ع) مسلم است.
جدای از آیه 79 سوره واقعه آیه اول و دوم از بقره قرآن نیز انحصار فهم
بی شبهه صحیح و راست وحی را بواسطه سه حرف اشاره ال م به قشر و
افرادی خاص اختصاص داده استذَٰلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ
که آن هم با دقت در15 حرف خوانای بسم الله الرحمن الرحیم بهر خدای
متعال و چهارده نور مقدس (علیهم السلام) می باشد و حرف ا ل م خاص
فاطمه(س) (الف الله) حسنین (دو لام الله)و م بسم برای علی(ع) هست.
#اشهد-ان-علیا-ولی- الله
پنجشنبه حدود ساعت22 مورخه20دی 1403ش برابر با
8رجب1446ق مناظره ای بین عقیل هاشمی و یک معمم
شیعی رخ داد که ابتداء درقالب گفتگوهای متقابل سه
دقیقه ای بود هر چند و دست آخر آن روند نیز به هم
خورد...منتها شخص عقیل هاشمی چنین مبنای داشت:
خدا قرآن را برای کل بشریت فرستاده و نبی اکرم(ص)
حسب امین بودن صرفا واسطه انتقال اند والا خدا
عملا با هر انسانی سخن گفته است و...(پایان نقل به
مزمون) این وهابی نا بکار با چنین استدلال آبکی داشت
درمقابل ضرورت مقوله واسطه فیض و شفیع که شیعه
درشکل اولا چهارده نورمقدس (علیهم السلام)بدان داند
درمی آمد حال آنکه عقل بشرها متفاوت است.
اصلا تفسیر قرآنی که همفکران این ملعون منکرش
نیستند یعنی چه!؟
جز اینکه مشدی از آدم ها بهتر کلام الله را می فهمند
خوب شما وقتی نیازمند مفسری تا به فهم صحیح از
کلام خدا برسی با رد مقوله شان نزول و اصل تفاسیر
داری بنیان همان دیوار کجی را می گذاری که ابوبکر و عمر
نهاد و وقتی امام علی(ع)قرآن حاشیه نویسی شده که
می شود آن را از نخستین تفاسیر ناب نامید بعد شهادت
رسول(ص)مقابل ایشان نهاد گفتند که بدان نیاز ندارند!؟
باز اگر جهت نزول وحی را عام مسلمین دانیم خدا جدای
از اینکه درحق کند ذهن هایشان حسب کم بردن فیض ظلم
ضمنی کرده زود درگذشتگان ایشان را هم قبل از نزول
آخرین آیات مورد آزار قرارداده ایضا در نزول دفعی و یک
جای قرآن به شب قدر که برخی علماء عامه قبول دارند
هیچ ضرورتی نبوده چون مخاطب همگی اند نه یک نفر خاص
و این از عدالت خدای متعال دور است
جدا از اینها اگر قرآن محیط بر عقل بشری در همه عصرها
است به گونه ای که هر شخصی می تواند نیاز دوره ای
خود را شخصا ادراک نماید نسل های متوالی و ضرورت های
گوناگون فرزندان آدم باید بر حجم آن لابد می افزود ایضا
خواندن مسائل مربوط به ادوار سابق و بعید برای فهم
دستور العمل حال چه معنی می دهد و کدام کار خانه دار
احمقی دستور العمل کنار یک مثلا دوچرخه ساخته اش را
جدای از آن وسیله درباره لباسشویی خرد کن و...هم درج
و پخش کند آن هم یکباره !!.این کوتاه اصلا با مقوله مفهوم
روشنفکر عرفی آشنا نیست و نمی داند که هم ایشان
پیغمبران عصر خاتمیت اند و مفهوم نبی واپسین نه درباب
محتوای به روز شونده معجزه وار قرآن بلکه شناسه و
پسفرد اولیه ورود به چنان پنل و ساحتی بواسطه رسول
امین آخرین (ص)عرضه شده است.
#خانه-عنکبوت
هم امروز اکثریت مردم ایالات متحده امریکا و...به آن قرائت از مسیحیت
باور دارند که در جامعه ایرانی مترادف اش با لفظ غلط نواندیشی دینی یاد
شود.پروتستان ها آدونیست و...
البته اگر از موضع معتقد به اسلام به آنها بنگیرید و باور بر ورود بدعت هایی
چون پسر خدا پنداشتن عیسی ناصری(ع) نیز گزافه گویی های بعض
حواریون خلاف شریعت نخستین مسیحی داشته باشید پروتستانتیسم
چون نوعی پاس داشت عقل در بطن دین انحرافی است لابد نتیجه فردی
و اجتماعی بهتری از پندار کاتولیک ها دارد.
اما تزریق چنان تفکری به بطن تشیع فی نفسه جفایی است که امثال علی-
شریعتی و...علم کرده و موج مخرب و آزار دهنده عملی ضد شعائر
این مذهب حقه به راه انداختند.(در مدل و اشل مشابه دراویش انحرافی
همین ظلم را به حق مناسک انجام داده ضرورت اقامه برخی از آن را که
فرض هر مسلم حی است از زندگی خویش حذف وبدون ضرورت شمرند)
آیین اگر برحق باشد کهنه و نو ندارد و مهتاج نو اندیشی نیست. اسلوب و
شریعت نازل شده آن در هیچ حالتی نباید به بهانه مشکلات ثانوی نادید
گرفته شود.مثلا اگر آب نبود با خاک یعنی عنصر موازی وبلامانع رفع پیش
نیاز فریضه نماز می کنیم و با این بهانه ها نمی توان نفس صلات را تعطیل کرد.
مناسک و در پله بالاتر شعائر مشترکی جدا از بنده و مومن دارد!؟
حاجی داخل حرم امن اللهی شود و زائر دخول به حریم خرد خدا همان چهارده نور
مقدس(علیهم السلام)کند.
پس و دراین وادی چند و چون به سبک پروتستانتیسم که چنین اسلوب هایی
را به چالش می کشد عین جنایت البته از بدترین قسم آن است
به شیخ حامد رضا معاونیان می گویند:تو چرابه علی کریمی بی شرف گفتی!؟
چنین کلامی را نباید بهر مومن به کار برد(نظر سید حسین خادمیان)
حال آنکه بر هم زدن ضوابط حاکم بر رسومی چون نزری امام حسین(ع) به
بهانه گرسنگی فقر و بیماری زیاد بین ایرانیان عین رد شدن خط قرمز
شعائر است که مربوط به ائمه طاهرین(علیهم السلام)شود.
لذا اگر بدین بهانه می خواهند معاونیان را حد و شلاق زنند باید خیلی قبلتر
در حق خود مولانا علی(ع) آن را روآ دارند (استغفرالله) چه وقتی اصحاب
سقیفیه بنی ساعده حرمت بیت علی و فاطمه(علیهما السلام)یعنی مصداق
عینی شعائر شیعی را در شکستند امام اول ما در خطاب به ابوبکر و عمر
آبداری بدتر ازبی شرف به معنی حیوان فرمود(شما جانورانی هستید
که روی دو پا راه روید) درحالی که خیلی از مسلمین ظاهری با ابوبکر بیعت
کرده و نماد دین اش می شمردند.
نسخه ای که بی سوادان از شاخ های مجازی و سلبریتی امروزی: علی کریمی
و پرویز پرستویی برای شیعه می پیچند عکس مسیحیت سبب بهبود وضع
مذهب به ایران همچون متن جامعه امریکا نشود چون آن یک دین انحرافی
و این عقیده ای ذاتا راست است.
#روحانیت-سنتی-شیعه
#حامد-رضا-معاونیان
خدایا به حق عزت و جلال ات و آن چهارده وجه خود گونه(علیهم السلام)
اگر روزی خلاص و راحت من نوعی در این دنیا به رضایت یکی چون آن
کوتاه بند بود و تو با ستاندن جان این بنده کمترین یا نسیب شپش و عقرب
گوشه سیاه چال کردن ام تنها راه مقابله با آن خفت را لابد قرار دادی .بدان
که هر آینه و یا تا صبح قیامت به یکی از این دو وجه شرافتمندانه راضی ام
که بقول اربابم ثارالله (ع):من مرگ با عزت را بر زندگی بابی شرفان ارجح شمرم
#به-کوری-دو-چشم-اهل-سنت(معاویه)
#فقط-حیدر-امیرالمومنین-است
از دادستانی که حکم بازداشت مداح زبان دراز سمت عبد الحمید هاشم زهی
و مسجد مکی زاهدان را داده می پرسم :بعنوان نماینده قوه قضائیه چرا این
سرعت در رسیدگی و تبلیغ جانبی پیرامون موضوع مورد اشاره را عینا صرف آن یارو
و بابا نمی کنید که جهت فک و فامیل خویش اندر روز اربعین یعنی تعطیل رسمی و
عزای عمومی به مملکت ایران عروسی به پا کرده بود!؟
فرازی از زیارت منور عاشورا:
وَ هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ
#عدالت-علی(ع)
این از عقل سلیم بر نمی آید که طرف سر خود را پایین انداخته مشغول
در سیر صفحه موبایل داخل مکان عمومی مثل درمانگاه شود چه و طبیعی
است که یک شیر پاک خورده ای هم با سوء استفاده از این سوتی آشکار
چنین سناریویی را به خورد خلق بی خبر دهد که: آخوند قصه مشغول ضبط
فیلم زن حجاب افتاده و بچه مریض به بغل بوده است.
نیز و بقول معروف زن و شوهر دعوا کنند و ابلهان باورش نمایند
آقای شیخی که در فرودگاه مهر آباد تهران شاهد درگیری لفظی مردی با
زن بی حجابش بودی. چرا برخواسته و مقابل آن زن عاصی سیخ می شوی تا
او نیز از عمامه تو برای خود روسری ساخته و سر کارت گذارد.
یک روحانی آداب دان موقع دخول به مکانی مثل درمانگاه سر به بالا
و یا الله گویان آمده به محض دیدن دیگری ولو کوچکتر ازخود سلام نماید
یا موقع رویت درگیری خانوادگی مردم سعی می کند تا خوابیدن آتش
خشم طرفین در چشم ایشان آفتابی نشود مگر اینکه بخواهد جلو کتک
کاری شدید طرفی ضد دیگری را بگیرد و ایضا بعد از دعوا هم سمت
آنها فقط درحالتی می رود که چند بزرگتر فامیل و ریش سفید محل همراه
وی باشد.
القصه:برخی روحانیون با ضعف های شخصیتی سبب رفتن آبروی
این کسوت و لباس می شوند به مصداق ضرب المثل:حرمت امام زاده
به متولی آن است
#آداب-المتعلمین