ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
(القابی چون مولانا و مولوی دارای بار معنایی بس مثبت حتی
درشان اولیاء اعظم الهی است. ضمن اینکه بنده به حمدالله
اصلا معتقد به مذهب هاشم زهی نیستم که بخواهم
چنین چیزی را به ابتدای اسم او بچسبانم یا مصلحت سیاسی
سبب آن شود(کنایه از کنش اکثر اصلاح طلبان در این باب))
خوب حالا این آقای عبدالحمیداسماعیل هاشم زهی بعنوان
مفتی صرف جماعت عامه درجنوب شرق مملکت ایران را
درنظرداشته باشید که به بطن وقایع تند سیاسی ابتدای
مهر1401ش چگونه و نزد همه از نظام گرفته تا اپوزسیون
با تمام درگیری فی ما بین محترم شمرده می شود!؟ و واقعا
فکرمی کنم تنها بشر راه یافته به صدا و سیما کشور است که
در رسانه های معاندحاکمیت هم ستوده شده حتی فرای
بحث مذهبی به دیدار پادشاهان سعودی می رود که دشمنی
آنها با ملیت ایرانی اظهرمن شمس است...
هرگز و از هیچ طرفی زیرذره بین برده نشده و اصلا هشدار
جدی و بازداشت موقت درقالب زندان را تجربه نکرده...
اما تک تک مراجع شیعه مستقل ازحکومت های عهد غیبت
امام عصر(عج) حداقل یک زخم کاری یا فشارعصبی از چنان
ناحیه هایی را یادگاردارند
نمونه بارزش رفتار زشتی که بواسطه حیله گری امثال مهدی-
خزعلی شیرین نجفی و...درحق مرحوم روح الله زم صورت
گرفت... چون می خواستند خون او و سبب گیر افتادنش را
آیت الله سیدعلی سیستانی (دامت برکاته) و دفترایشان در
نجف الاشرف جا بزنند و...هر چند این توطئه کثیف با درایت و کار-
دانی آیت الله سیدجوادشهرستانی(حفظه الله) خنثی شد...
انسان متین وقتی روی این نکات اجتماعی و روانشناسی دقیق
شود دست پنهان جریان فراماسونری سعودی نیز اردوی دول
مسلط شرقی یعنی چین و روسیه را بر روی کلیت آن حس کرده
به اینجا می رسد که صرف داشتن سوادطلبگی دانشگاه یا
حب میهن همچون شهید میرزاکوچک خان جنگلی نباید سبب
شود تا با تناب پوسیده اینها که الحق لقب حیدر اموغلی های
زمان بر آزنده ایشان هست درچاه خلا سیاست غیرمتقی
رود .هرچند وضعیت بد اقتصادی اکثرمردم داخل کشورنیز
رفتارهای ابلهانه نو اصولگرایان دست راستی جمهوری اسلامی
(مرادم اصولگرایان سنتی چون موتلفه و همفکران آقای علی -
لاریجانی و...نیست قصد مثل علی اکبر رائفی پور و...اند)
بهانه و علت درست جلوه دادن چنان موضعی شمرده شود.
نگه ای سردار جنگل تکیه گاه روشن من
هنوز با زخم تن تو داره می سوزه تن من
رضوان الله علیه
هدف دو آدم نیز بیشتر در ایجاد گفتگو و دیالوگ
یا رسیدن به معرفت معنوی و منفعت مادی است.
البته درمورد مواردی شاید یکی دیگری را اسکول
فرض کرده دنبال استفاده ابزاری از وجود او
با نیت تسلت بر کل آن دارایی عرض شده.
اهل سیاست خود را در موضع معرفت جا زده
پی جوی حمایت ملت هستند از بهر داعیه پیش
برد اهداف ملی مذهبی و...
اما وقتی با شاقول و شاخص های همین معرفت
به ایشان نگاه کرده و موردآنالیزشان قراردهیم
می بینیم که چه منفعت طلب های قهار و پیش
قدمی هستند...
تندرویان دست راستی نظام حاکم حسن عباسی
را پیشوند دکتر می بندند باری عین مخالفین افراطی
نفس حاکمیت فعلی یعنی سازمان مجاهدین خلق
البته به روایت مسعودرجوی که عزیز فولادوند
را به چنین جایگاهی نشانده پسوند معلم
ایدئولوژیک داده اند و امروز درمهر1401ش
جوانان ملت ما را ازدو سو به خیابان کشانده و
به جان هم انداختند...
حسن عباسی و عزیزفولادوند دو نقطه مقابل
هم نیستند ملت !؟ دو بی سواد مخصوصا از
جنبه مذهب حقه تشیع می باشند که حاصل
اشتباهات آنها و چپگرایی ایشان به امروزی
کشیده که ما از نتایج انقلاب شکوهمند
اسلامی سال1357ش بی بهره ایم.
لذا فاش می گویم و از گفته خود دلشادم:
حقیر یک تارموی ریش شهید آیت الله شیخ قاسم-
اسلامی را با کل هیکل و تشکیلات وابسته به این بشر
نما ها مشترکا عوض نمی کنم.
خواهشا
دست بچه هایتان را گرفته به خانه ببرید تا فردا
در قطعه شهدای یا لعنتستان بهشت زهراء و خاوران
پی گیر ایشان نگردید.