نفرین شده

روحانیت سنتی و اصیل شیعه که در لسان پیروان سقیفه  و نیز

چپول های داعیه دار پیروی از مذهب حقه جعفری انگ و برچسب

صفوی خورده اند.هر وقت که خواستند از سر وظیفه شرعی 

متذکر بدعت وحدت فرای مرز استراتژیک یعنی در حد ایدئولوژی

بین عامه عمری و خاصه علوی شوند ذیل تیر باران تبلیغاتی این دو

جماعت بصورت همزمان قرار گرفت و قصد اجل خویش را آتش

زدن گوینده چنین حرفی ولو در صورت بودن ذیل عبا و عمامه 

یا خزیدن در کج حرم های متبرکه آل الله(علیهم السلام)اعلام

کردند(با تفسیر به رای قرآن و احادیث)منتها صحبت سر این 

باشد که بار کج حسب قاعده رایج در زمین و زمان به مقصد 

نمی رسد و اگر کلیسای کاتولیک هزاران هزار مثل گلیله را هم 

خفه کند باز زمین گرد است ومحور گیتی مابقی نیست.

در نزدیک سه دهه گذشته حکومتی که مذهب رسمی آن شیعه-

گری است با بکریان دارای  گرایشات تند و سلفی چون اخوان -

المسلمین مصر رابطه قوی ایجاد کرده و حتی غلط زیادی آنها در 

حذف فیزیکی مثل شهیدان آیت الله نمر باقر النمر نیز شیخ -

حسن شحاته را با وجود وظیفه شرعی زیر سبیلی رد کرده 

اصطلاحا کوتاه آمده اند ذیل توجیه همین پندار خود از مقوله

وحدت مسلمین.

اما و جالب اینکه هیچ کدام از برادران عزیز اهل سنت آقایان

عاقبت خوشی نیافتند و با بی ثمری از کار شان مصداق قتیل-

الحمار شدند چون محمد المرسی یا هم اکنون  حمله اسرائیل

(آبان ماه1402ش)بهر نابودی امثال یحیی  السنوار که معلوم 

نیست به کدام لانه موش در غزه چپیده نیز عبدالحمید زاهدانی

 آنکه عملا به بلای جانشان در نمازجمعه زاهدان بدل گشت.

خوب با این اوصاف حقیر در عین اینکه اعلان می دارد: هیچ چشم

داشتی درقدرت و نحوه اداره مملک ایران ندارم و صلاح اش  را به 

خسروان طالب آن  می سپارم  فقط در خاتمه و از سر دل تنگی 

بسیارحسب رنج های وارده بخاطر چنین زاویه دید شخصی

می گویم:این خط و آن هم  نشان ایضا کلاه درویشان هرگز در وحدت

با محب قتله حضرت زهراء (س) چون حمس اخوان طالبان حزب عدالت

وتوسعه ترکیه و...به آرمان یافتن مجد و عظمت دوباره اهل اسلام 

ظاهری یعنی کلیت شیعه و عوام عامه نخواهید رسیدچون نفرین

شده  اند و عاقبت بی اعتنایی بدین امر همان بلایی است که محمود-

افغان برسر سلطان حسین صفوی آورد(شکست و خیانت).

ان وعدالله الحق

#آه-فاطمه(س)

معرفت یا منفعت!؟

هدف دو آدم نیز بیشتر درایجاد گفتگو ودیالوگ

یا رسیدن به معرفت مشترک است ایضا منفعت.

البته درمورد دوم شاید یکی دیگری را اسکول

فرض کرده دنبال استفاده ابزاری از وجود او

با نیت تسلت بر کل آن ثروتی باشد که جسته.

اهل سیاست خود را درموضع معرفت جا زده

پی جوی حمایت ملت هستند از بهر داعیه پیش

برد اهداف ملی مذهبی و...

اما وقتی با شاقول و شاخص های همین معرفت

به ایشان نگاه کرده و موردآنالیزشان قراردهیم 

می بینیم که چه منفعت طلب های قهار و پیش

 قدمی هستند...

تندرویان دست راستی نظام حاکم حسن عباسی

را پیشوند دکتر می بندند عین مخالفین افراطی

نفس حاکمیت یعنی سازمان مجاهدین خلق

البته به روایت مسعودرجوی که عزیز فولادوند

را به چنین جایگاهی نشانده پسوند معلم

ایدئولوژیک داده اند و امروز درمهر1401ش 

جوانان ملت ما را ازد و سو به خیابان کشانده و

به جان هم انداختند...

حسن عباسی و عزیزفولادوند دو نقطه مقابل

هم نیستند ملت !؟دو بی سواد مخصوصا از

جنبه مذهب حقه تشیع می باشند که حاصل

 اشتباهات آنها و چپگرایی ایشان به امروزی

 کشیده که ما از نتایج انقلاب شکوهمند

اسلامی سال1357ش بی بهره ایم.

لذا فاش می گویم و  از گفته خود دلشادم:

من یک تارموی ریش شهید آیت الله شیخ قاسم-

اسلامی و زنده یاد حسن جمالی را با کل هیکل و

تشکیلات وابسته به این بشر نما ها مشترکا

عوض نمی کنم.

     خواهشا

دست بچه هایتان را گرفته به خانه ببرید تا فردا

درقطعه شهدای بهشت زهراء این یا خاوران و

زندان اوین آن پی ایشان نگردید.

#چپول