ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
در قدیم آنچه باید محافظت می گشت چه مانند غذا از شر ددان و حشرات موزی
و چه اجساد مومنان و احرار که احتمال نبش قبر و اهانت شان توسط ظالمین خصوصا
فرق انحرافی عمری در دوره اسلامی می رفت ایضا دارندگان مکنت و فرصت از
کسان متوفی جماعت در سرداب مالی چنان نگاه داشته یا میتی خاک اش می کردند.
دقت در احوال مستند از حضرت شاه عبد العظیم حسنی(ع) یا قبل تر جناب هلال
پسر بلافصل امام علی بن ابیطالب(ع)و...نشان از زیست سردابی آنها می داد.
یعنی زندگانی که حسب شداید ایام و ظالمین حاکم بر بلد و دیار مقیم حضرات
بر آن بدن های پس پاک و روح های عالی درجه عملا تحمیل می گشت .
باز داریم که حضرت عبدالعظیم(ع) هر موقع که فراغت ممکن از سرداب یافت
سر قبر حمزه بن موسی الکاظم(ع) ظاهر و زائر گشت و ایضا به دیگر حوائج ضرور
خویش مشغول بود البته گمنام و مخفی.
حضرت شاه عبد العظیم (ع) جدای بحث امام زادگی فقیه آل محمد(ص) محدث
مفسر وکیل امام هادی(ع) است. مسئولیت هایی که عکس ابوالحسن الرضا
و احمد بن موسی (علیهما السلام)حمزه بن موسی الکاظم(ع)نداشته اند.
حال اگر مکاشفه و بالا رفتن در درجات عرفانی بند به مقدمه اجتهاد است آن
سان که سید علی قاضی پابندش شده ضرورت شاگردان چنان حطیه ای بهر
استادی خود می شمرد اصلا چرا باید جناب عبدالعظیم (ع) فقیه با تمسک
به زیارت قبر امام زاده غیر فقیه شاخص حمزه(ع)چنان می کرد!؟
پاسخ این پرسش در مثل زیارت جامعه کبیره به تفضیل و قاطع می توان یافت:
أنتمُ الصِّراطُ الأقومُ وشهداءُ دارِالفناءِ وشفعاءُ دارالبقاء
#دخیلک-سید-الحسنی