سکوی پرتاپ!؟

خیلی از آدم های خود را از جماعت و نحله ای خاص دور و بری

جار می زنند نه که با زبان حتی حالت و فیقور بدن.

اما حقیقت اش سوتی هم  ایشان در تنگ گرفتن بیش از حد

قانون عین سکوی پرتاب عمل کرده و طرف را تا آنجا در ذهن

جمعی بالا برده که بی تعارف و حقیقتا نیست.

صحبتم مترادف بد شمردن اش یعنی تکرار حرف همان 

دشمن و در ردیف ایشان واقع شدن نیست.

عرض بنده خیلی پوست کنده اینکه اگر مثلا: مدیر سابق 

شبکه سه آقای فردوسی پور را از برنامه نود برداشت.

حضور او بعدها در شبکه ورزش سکوهای مجازی و...

نشان داد وی طوری که خیلی ها تصور می کردند  قدیس و

و عالی نیست هم صد البته  اشتباه هم دارد

قصه سیاست درایران امروز دقیقا همین هست و بس!؟

شکرش را جناح راست می خورد اما موقع نشستن به

پای لرزش اصلاح طلبان هم شریک اند.حتی با هوچی گری

کاسه کوزه اصلی سر هم ایشان می شکند

اینجوری بود که ریزش از پای صندوق رای در جمهوری 

اسلامی بالا گرفت و کنش نه به آن رونق یافت.

اما همان  نیز روزی چون فردوسی پور و خیلی چیزهای

دیگر حداقل محدود از مد و چشم ها می افتد آن

موقع وقتی خانواده فقیر که از ترس قطع یارانه و..

رای داده بودند با مشابه خود که چنین نکردند در

گرما گرم تغییر سیستم سیاسی و دوران فترت حسب

نبود نهاد های مدنی فعال و...ناخن خشکی دول مدعی

جهانی  در باب حقوق بشر و..باز گرسنگی خواهد کشید.

پس سیاست عین یک هندوانه در بسته است و

حرف های قطعی و کلی نسبت به دخالت در آن با

ابزار های موجود و حتی لازم نیز مخالف خوانی نهاد

قدرت مستقر کلا پایه های لرزانی دارد.

بی تعارف عین جریان چوب دو سر نجس است.

حالا اما اگر هندوانه را به شرط چاقو بخرید چه!؟

یعنی از تهران تا واشنگتن فراتر از عنوان رژیم

سیاسی و ماجراهای پشت پرده از قبیل مهندسی 

نظر سنجی  سایه لاوی صهیونیسم و...بخش

ولو الظاهر  عاقل و معتدل آن را در حد توانت 

راه دهی  وموی دماغ ایشان نشوی بهانه وسایه

جنگ را از سر زمین برمی داری چه حتی واگر مثلا

میزان آراء رادستکاری کنند باز که خود صاحب 

مملکت می فهمد در بطن کشور  او چه خبر است و

سطح شعور جمعی تا کجا است پس خیلی بیشتر از

ترس بمب و موشکی که رژیم اش یا هم پیمانان

ندارندو... بر خویش خواهد لرزید باری در خفا.

#موازنه-منفی