ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
قدیم ها و تا آنجا که این کمترین طلبه می داند
فرهنگ حجاب و عفاف ازشیر مادر به فرزندان
انتقال می یافت .همان لبنی که قبل رسیدن
به دهان طفلک با قطره اشک والده در مصائب
آل الله(علیهم السلام) متبرک شده اکسیر-
اعظمی می ساخت که تا آخرعمر کودک هیچ
میلی به از سرانداختن چادر و لچک (مونث)
نیز تراش ازبیخ محاسن(مذکر) نکند...
حالا اما چه بگویم گشت ارشاد!؟
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
نه این وصله ها را به حقیر بجسبانید و نه از
این عنوان های دهن پرکن ایدئولوژیک بترسانید
ای مادرمرضیه(س) من گستاخ را ببخش!؟
اگر به چادرت آویخته ام (کنایه از کسوت
روحانیت و داعیه پررنگ مذهبی)چه هدفم
انشاء الله کشیدن اش و بی آبرویی هردومان
نیست بلکه کشانده شدن با آن را طالب هستم
برهر آن طرف که تو خواهی چه خدا خواهی و بس
راستی ببین طبق سنت ات درکف ندارم سنگ
من با کس ندارم جنگ من زیرا خوشم با دلستان
پس هیچ خیال و اصلا شرمم نیست که این
اربابی از سر تنفیذ سرکار علیه برگیتی را رعیت
شورشی عالم با داعیه عوام فریب رندی گدایی
محض خوانند و چنین شرافتی را هم داستانی
با بی شرفان کلاه ساخته از نمد باور متافیزیکی
بر زمانه نامند.
تمنا دارم ات ای الهه من و آناهیتا ی راستین
از چشمک های گاه و بیگاه خود حسب لیاقتم
باز نداری چه به قیمت شماتت هماره بقیه
خام و حتی تا دم مرگ باشد. عین آن خواهر
باکره مان یکی از هزاران دخترت برنادت-
سبیرو که روحش شاد.
اغیثینا ایا زهراء سلام الله علیه