حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

سوتی ابن عربی!؟

مجذوبان به آراء ابن عربی که اکثر مروجانش جدا از استفاده ابزاری افکار او

مانند:عوامل فراماسونری بهائیت و...باشند( هم ایشان که بواسطه اندیشه-

های مانند وی یا دیگر ناپخته های غیر اشراقی با عناوین دهن پر کن عرفان فلسفه

و...دنبال سنگ اندازی در مسیر تمدن اصیل اسلامی همان تشیع اند) و مرید آن 

مرام تعریف می گردند به بهر توجیه عشق افسار گسیخته نامبرده از حد موازین 

عرفی و شرعی رایج نسبت بر نظام اصفهانی که حتی در مقدمه یکی از کتبش تا

شرح قد و بالای ظاهری زنک کشیده است بدین حربه دست می آزند که بقول 

معروف:هرکجا می نگرم منظرآن شاهد غیبی است و مطابق متد وحدت وجود این 

توصیف های فردی ذیل ثنای کلی الهی جا خوش کرده از بحث هوس یا حتی عشق

مادی بری هست و مشابه آن از بهر اولیاء اعظم باری تعالی هم جریان داشته چنانکه 

حضرت ختمی مرتبت(ص) نیز فرموده اند:انکاح سنتی یا زوجه اش عایشه را بر 

کتف و دوش مبارک خود اندر میان عموم سوار کرده است(روایت مورد قبول عامه)

حال آنکه درهیچ کجای مصحف شریف نبوی نازل شده از ناحیه ربوبی صحبت ازقد

و بالای اهل حرم رسول اکرم(ص) نیست و بلکه برعکس در آیاتی چون31سوره نور

یا4سوره حجرات پرده کشی بر وجه شخصی و ظاهری زنان اهل حرم نبوی(ص)

مطرح شده است و خلاف ابن عربی قرآن با طرح سوره کوثر درباره حضرت زهراء-

(س) محمد(ص) را عملا برهمان جایگاه والای نگاه عرفانی به اطرافیان خویش ولو

مونث قرارداده بی آنکه چون صاحب فصوص و دیگر افتادگان به وادی فلسفه و

عرفان غیراشراقی ننگ عیاشی و هرزگی چنان به پیشانی ایشان و با سند آثارخود

چسبیده باشد که از توجیهاتی این چنین آبکی و نخ نما یعنی همان عادت و حقیقتا

اسباب فریب عارف و فلیسوف نمایان بدلی متاسفانه فراوان در جهان نتوان علاج

 الظاهر و آبرومندی برای آن پرداخت

راد و رادان!؟

در میانه دعوای زن های راد و مردان رادان این مرز پرگوهرکه از دوربین مدار-

بسته تا سطل ماست را به خدمت فرا خوانده اند من ثالث نوعی فقط و همچنان 

به فکر رابعه هستم  و بس!؟مونثی نه آنچنان که با مذکری نه اینچنین بسازد

از همه داشته و نداشته هایش به حکم انسانیت

گل ات از غنچگی افتاده و مصلوب شد است

بوی عطرش به عرق خورده و مغضوب شد است

تن زارت به قفس بال هوس را  چه زنی!؟

رکب اش دیدی و سوادی تو مضروب شد است

سرمه زیر نظر بین که چه سرکوب شد است

چون که ازقطره اشک برده و معیوب شد است

رانده ای نخ به خود و آخته ای رژ به لبان

چه کنم موی سیاهی که کنون بور شد است

این سرا از همه بد رفته و هم  روب شد است

که بگویی:بنگر جنس چه مرغوب شد است

لیک اش هم باز شنو ای همگی کار درست

رخ از خوب و بدش رفته و منسوخ شد است

باقی آن هست که از ریشه به بهبود شد است

با توکل به سرش چادر و محجوب شد است

سروده طلبه سعیدحریری اصل.فروردین1402