سید الکریم

از بابک خرم الدین تا راهبان کلیسای سنت استپانوس چاره 

را در دوری از شر بنی عباس و افکندن بستر و مظهر عقیدتی در

کل کوه و دره های دیار بکری چون آذربایجان و...یافتند.

چیزی که بعدها خیام حکیم نیز به فرجه  شعر و کتاب جست.

اما مسافری تک و تنها به قلب تپنده این مخالفت ها که 

همچون آتش زیر خاکستر هر آینه امکان بروز و  انقلاب داشت

یعنی تهران روانه گشت.

چون خوب و بیش از آن زاویه  نشینان سفره صرافت و خان

درایت دانسته بود که یدالله مع الجماعه.

پس در هر واهه که به سفر از مدینه تا ری با هر آن جماعتی

که رعیت حساب می شدند جوشید جر مهر و صفا نورزید

زرتشتی ارمنی یارسان مندائی حتی خدا ناباور حر وآزاده

تا به زبان عمل گفته باشد که چرا اسلام حقیقی یعنی تشیع

جهان شمول و آخرین قسم  ادیان برحق الهی است.

#انت-ولینا-حقا

مرد حسابی!؟

تفکر امثال دکتر عبد الجبار کاکایی مهندس ایرج حسابی و...

در عین توجه عمیق به تاریخ بشری بر شکل عام اش هست 

که به سر ریز ابراز عشق بی پایان بر فرهنگ و تمدن ایرانی -

تجسم یافته است.

منتها جریانی معلوم الحال با زدن انگ نا حسابی بدان دنبال

توجیه بل تکریم و سازگاری بر  آن روایت مذهبی است که 

ایرانی جماعت را خار دست دوم و مجوسی شمردن عادت اش

بوده و اندر دو سلسه پشت سر هم اموی و عباسی با وجود 

تفاوت های ظاهری به یک رویه مشترک و البته کفر آمیز مبتلا

است.

اینکه استاد ایرج حسابی قائل به ساخت اولین پالاگلایدر و

کایت های پروازی توسط هوادران جناب بابک خرم دین اند

وقتی در کنار ماجرای نکشتن حضرت عبدالعظیم(ع)توسط

آنها به بهانه عرب ظاهری بودن قرار گیرد تیزهوشی ساکنان

قلعه کلیبر را رسانده و هیچ بعید نیست.

عجیب و غیر قابل قبول تر از اینها علما و متفکران شاخصی

از یک مذهب داعیه دار اسلام اند که با پر روی تمام دوران 

حاملگی مادر بعض  ایشان را حتی بیش از جانور فیل شمرده اند 

اما این حضرات مورد اشاره هرگز انگ های تند و رنگین را سمت 

آنها سوق نمی دهند!!

جهان بینی پرفسور فقید محمود حسابی مدارای پر رنگ دارد 

بی آنکه سر از مثل وحدت وجود در آرد و خوب رشد یافتگان

چنان محیط اصیل فرهنگی نیز باید که چنین باشند

#ایران-من