حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

گاندی وار

آدم های ضعیف النفس اصولا و در سختی های حاد دو راه حل تنها

دارند و بس.(قبادلو را اگر حتی بیمار روانی فرض کنیم که به علت

عدم رسیدگی بستگان نبود  داروی مورد نیاز  و...به لحظه ای رسیده

باشد که منجر به مرگ افراد دیگر شده بی آنکه خود ملتفت افعالش

گردد باز درهمین زیرمجموعه بوده است)

اول اینکه طرف متخاصم یا در سوی دیگر ماجرا را بکشند حتی شده 

ناجوانمردانه و با توجیه هایی چون اینکه او انسان نیست ظالم است و...

ودوم اش خلاص کردن خود از قید زندگی و خود کشی هست.

اما حقیقت امر و به دردهای بزرگ اجتماعی هیچ یک از این کارها اندازه

سر سوزنی در اصل قصه تاثیر نمی گذارد.(ماجرای اولیاء الله چون 

داود نبی(ع) جدا از این روند طبیعی می باشد)

مشکل اجتماعی را یکنفر نیافریده که واحدی هم بخواهد در حل آن 

سهم بر جسته ای  بر دوش کشد.(این پندار غلط مخصوصا در دوره

معاصر تحت تاثیر مکتب چپ به جامعه ایرانی تزریق گردیده و مطابق

اصل جمهوریت حتی قائلان به نظریه ولایت فقیه البته در مدل و اشل 

مترقی اش جز دیکتاتوری مردو د و زشت حاصلی ندارد)

ای بسا آن شبی که آقای محمد قبادلو به هر بهانه مثلا سیاسی با 

استوار فرید کرم پور او را زیر گرفت و لقمه بزرگتر از دهان برداشت

اگر جای این کار چند نفر از حاضران در صحنه را فرای اینکه چه 

مرام و مسلکی دارند و موافق یا مخالف فلان حکومت پشت کوه قاف اند

از محل دیگری به جای خلوتی منتقل می کرد الان هر دو آنها که زنده

بودند هیچ چند تا بدبخت دیگر هم پشت میله های زندان با بهانه های

سیاسی تشریف نداشتند.

بله وقتی باور کنیم آدم ها موجوداتی هستند که اکثرا در همین 

زندگی تغییر می کنند هیچ رقم قبول نخواهیم کرد که بخاطر امروز

و مقطع خاصی از گذر ایام که فلانی با من نوعی همفکر نیست رضایت 

به کشتن اش بواسطه دستان خود دهم.

#نهضت-عدم-خشونت

دو روی سکه انقلاب57

از سید حمید روحانی تا جعفر شفیع زاده به کار ساختن دیو یا فرشته اند.

اما این همه را واگذار که به هیچ روی در مورد قصه آدمی نشاید.

چه اینکه در دامن ایدئولوژی مذهبی آلیده و چه آنکه به استراتژی سکولار

لولیده بود مشترکا جهان بینی شان مشکل دارد و بس.

مصطفوی راویان دیگری هم داشت.برادر کوچک(سید مرتضی پسندیده) یا

پسر بزرگش(سید مصطفی خمینی) رفیق طبقه متوسط سید صادق طباطبایی

و البته جد این حقیر آیت الله میرزا علی عیوضی گنجی (رضوان الله -

علیهم اجمعین)که از همان روزهای نخست ورود به قم المقدسه 

به این نتیجه رسید فاصله خود را با او حذف کند.

آری موسی به دین خود عیسی به دین خود

و شهروند غیرسیاسی مذهبی که موی دماغ هیچ حکومتی مگر لائیک و بی خدا

نمی شود الاحساب و براساس معیارهای دستگاهای امنیتی باید نعمت ضمنی

بزرگی محسوب گردد اما چه کنیم که فل الحال جامعه ما گرفتار تندرویانی 

هست که همین را از سر تئوری توطئه بازی در زمین دشمن شان تفسیر کنند

#صادق-انقلاب

سرداران من

یک جستجو و سرچ ساده با موضوع حبیب رحیمی یا لشگر حبیب بن مظاهر

بیننده را به تعداد زیادی عکس از نامبرده ای منتهی خواهد کرد که فرزند

همشیره زن دایی این جانب بود.منتها و در کل آن مطالب و تصاویر کوچکترین

اشاره ای به حسن آقا پدرش نیز اخوی کوچکتر شهید مجید رحیمی نشده!؟

حقیر هرگز آقا حبیب را ندیدم چون اکثرا در مناطق جنگی بود مثل پدر و

دایی مرحوم اینجانب که استوار ژاندارمری تشریف داشت.

ولی روزهای آخر زندگی مجید نیز چند سالی بعد ساعتی همراهی با پدرشان

به حین کار بنایی در منزل ما به خاطرات و ذهنم جا خوش کرده است.

خوب یادم هست یکی از رفقای پدرم که مشترکا با شهید دکتر چمران هم

آشنایی داشتند به مرخصی آمده بود و مجید همزمان عازم دوباره منطقه

می شد.آن طرف به مجید گفت: سند خیانت فلان فرمانده  را گیر آورده ام 

و قصد رساندن آن به دست مرحوم آیت الله هاشمی بعنوان مسئول وقت

جنگ را دارم.ایشان سرش را پایین انداخت و گفت:اگر همه این سرداران 

هم تو زرد از آب در بیایند من بخاطر وطنم که مملکت امام زمان(عج) است

دارم زندگیم را فداء می کنم.اصلا این افراد مرام و ایدئولوژی شان برایم

مهم نیست.

باز ابوی این هردو مرحوم حسن آقا می فرمودند:قبل شهید شدن مجید

یک پسرهفده ساله در محله ما زندگی می کرد(تپلی باغ تبریز)که سیاسی 

نبود منتها حسب کم سنی بی پولی ناشی از مرگ پدر و...انگار بعض اعضای-

مجاهدین از او سوء استفاده ضمنی می کردند.مثلا اینکه: فلان قدر پول 

به تو می دهیم تا این بسته اعلامیه را ببری بهمان جا و...

او خیلی خوش سیما و قلمی تشریف داشت.مجید متوجه وضع اش شده بود

اما جای لو دادن و گرفتار کردن کمک مالی به پسرک می کرد تا وی ناچار بدان

سمت نرود.یک روز بعد شهادتش اما درحالی که جعبه کفش نویی به

دستش بود هراسان وارد نا نوایی شد.در حالی که ماموران تعقیب اش

می کردند و من هم با شنیدن خبر فقدان پسرم حالم خیلی خراب شده و

سیگار به دست کنار تنور منتظرنوبتم بودم که با قیافه ترسان بغلم سبز

شد و قصد پنهان کردن خود در آن شلوغی داشت.

به یک باره و ناخواسته سیلی بسیار محکمی زدم بیخ گوشش که جعبه کفش

همراه اش  وا شد و اعلامیه ها خدا خواسته در تنور افتاده سوختند

اینجوری وقتی پاسدارها رسیدند چیزی پیدا نکردند. پس با صدای بلند 

داد زدم:ایها الناس این بچه نادان است و بخاطر دنیای دیگران دارد زندگی 

و آخرت خود را به باد می دهد.

بله سرداران من حسن و مجید رحیمی اند (رحمت الله علیهما)

در عف لذتی هست که به انتقام نیست.امام علی(ع)

#انسانیت

نه با آن نه با این

از هر که درمرام سکولاریسم ولو حتی باورمند لائیسیته می پرسم:

آیا سالها از ثابت شدن این نکته نمی گذرد که: محبت و رسیدگی فرد

باغبان به درخت میوه ای خاص در میان بقیه آن هم به گاه زمستان

که عملا مرده و تکه چوبی بیشتر نیست در تابستان بعدش با میوه

مرغوب و بیشتر همان دشجر پاسخ داده می شود!؟

این چیزی است که در مقابل هر صاحب عقل عرفی  خود نمایی کرده

قابل انکار نیست و در همان راستا پس باور به ولایت و شفا بخشی

امام علی بن ابیطالب(ع) ولو پس از مرگ را نباید چون یکی مثل احمد-

کسروی به تمسخر نشست فرای بحث ایمان  به که وچه.

باز آن کسانی که به بهانه این کج روی ها گلوله به روی این شخص

گشودند را هم شایسته همفکری و پیروی نمی دانم چه جایی که 

آب هست و بدن غیرمجروح و حساس به آن جای تییم نیست.

وقتی طرف به خود امیرالمومنین علی(ع) جسارت کرد و گفت:

عجب کافر دانایی آن هم در غیر حالت جنگ های سه گانه رسمی

حضرتش بعد از  پیغمبر(ص)(جمل صفین نهروان) وگاه خلافت 

مورد قبول اکثریت داعیه داران اسلام ایشان از اجازه به کشتن

 او توسط همراهان جلوگیری کرد و آزادش نهاد پس نویسنده 

کتاب شیعیگری جای خود دارد

#ابا-الاحرار(پدر آزادگان)

افشانی

 عمر35مطلقه                                                           سن27مجرد

اصولا در زندگی یا باید چشم درویش کرده و لابد از هوس بری

باشی که مثلا و بارزش شکم ات بالا نیاید چه از غذا باری شهوت.

یا اگر تاب نیاوردی و میل کرده ات شکر از آب در آمد در مقابل 

گوه خوری های حاصل و ثانوی اش دیگر شانه کشی نکنی .چون 

ضرری که می بری و خرد شدن عمر سلامتی و شادابی ات 

بسیار بیش از میل یک نجسی هست که نهایتا با شستشوی

معده یا همت خدادادی اسید آن کمتر به سمت تیفوس هپاتیت

و...کشد.

تعداد قابل توجی  از بازیگران شاخص سینمای ایران بعد از حوادث

تلخ سال1401ش و جریان مهسا امینی درگیر آن حاشیه شدند

ولی و در این زمره آقای محسن افشانی ید طولا و قدمت دیرنه تری

از فلان  مسائل و مرزبندی های سیاسی بهر شلوغ کردن دارد!؟

اصلا دیگر مخاطب دست او را خوانده و می داند به وهله اول و

فرای آنکه چه می گوید دنبال راحت و دوام وجود خویش است

منتها با دو تبصره:اولا اینکه  آقا محسن در وقت و به ضرورت  از

گوه خوردن اجتنابی ندارد ثانیا:شلنگ تخته های هم که می اندازد

کنترل شده است و مثلا نمی شود انگ اقدام علیه امنیت فلان 

حکومت پشت کوه گاف را بدان زد.

دقیقا اینچنین روحیه و درایتی می باشد که افراطیون و بریده مزدوران

چون امیددانا (لعنت الله علیه) را فشل و گرفتار عصاب خردی می کند

تا آنجا که لجن مسائل سیاسی را بهر تخریب سمت اش پرتاپ کنند...

آری او خلاف چهره هایی که حتی در26سالگی افسردگی  و فشار-

روزگار را تابلو شده اند ماشاء الله هنوز به شادابی و جوانی می زند 

چه:فرش خوب  پا خورش بیشتر هست

#قالی-کرمان

صاحب قران

هر وقت  در تنزل باشندگان  قلدر...با ما چگونه کردند تا از سر تمسخر

مشت و لگد چپاندن فحش از بر تنفر...یا نه تملغ آمیز نامیدگان در خور

اهل سیاست و ننگ جویندگان هر در1...خود را به دار بردند بی قدرت تفکر

رعیت جو باز جستند از فرجه تلنگر...پایان رسید عمر ضحاک پر تبختر

سروده طلبه سعید حریری اصل.13جمادی الاولی1445ق

1.در و گوهر. کنایه از عطش بی پایان حاکم جهت زرو زور ایضا تزویر

2.سلطان صاحب قران لقب ناصرالدین شاه قاجار

#آه-مظلوم

زن حسابی!؟

ببان!؟ اصلا به من چه !؟

نه سپیده رشنو ام که رشک ات را انگیزم

و نه فلان دختر کبریت فروش مترو که اگر کمی وجدان داشتی اشکت

الحق و احتراما مثل دکترمحسن برهانی هم نیستم که طلب مجوز را 

حربه سان به جان تو و رشته های بافته مابقی ایدئولوژیک مذهبی های 

حاکم اندازم

یا نه حتی آن رهگذر عامی که ترس از زندان به خفه خونش کشناده

حقیقتی که درخلال این کلام عریانش کرده ام و به سوی مثل ات گسیل 

فقط در همین چند کلمه خلاصه شده البته آغشته به مادر زهرها:

باش تا آفتاب دولت ات بدمد

هم تو که به حجاب اجباری می خوانی باری آن ور پریده ها که افشان و

درشان مقابل آینه توالت به کوچه خیابان تپیده اند ذیل لفظ کلی و بی

هر تمیز آزادی و حقوق بشر

خدایا شکرت که نه لچک سری چنان و عیان منظری چنین را نسیم نکردی.

اصلا زنم نساختی که حسابی اش حد صرف شرعی می فهمد و سرتا سر 

مردانه پای اقامه آن می ایستد بی تاثیر از سرد و گرم روزگاران و جوزدگانش

زن گل است.امام علی(ع)

#اندازه-نگهدار

مرام ات رو عشقه

آدم ها بر اساس تجربه گذشته و توان حال خود ممکن است 

در لاک خاصی فرو روند.

عین گوشی کد گذاری شده ای که اگر رمزش را  ندانیم

لاجرم از فرت عصبانیت و عجله با ضربه بی ثمر بدان دنبال 

بالا آمدن صفحه اش خواهیم گشت.

اما چاره واقعی و تنها فلش کردن موبایل مذکور است و بس.

چنین فرآیند و نرم افزاری هم درباب آدمی زاده محبت نام

دارد.

آقای علیرضا دبیر بچه شهرری و روحانی زاده ای هست

که دقیقا به همین خاطر با بسیاری هم دوره های کشتی گیر

خود دچار تنش و درگیری می شود.رسول خادم هم مدل 

دیگرش یا عباس جدیدی و...

ولی ای خوشا علیرضا حیدری.کسی که به عمق فانی بودن دنیا

پی برد و در دوری از وطن  دوستی با حتی نفس خود و دیگران 

را باز تمرین می کند هرچند سابقا هم برنده  مسابقه درک 

بالا و همزیستی با همه  از هر سلیقه بود.

#پهلوان-حیدری

امریکای کوچک

پاییز 1401ش هر چند رسانه های وابسته به ایالات متحده 

مخصوصا فارسی زبان چون رادیو فردا و...مدام با پخش ترانه-

های تحریک کننده و ضد حکومتی مثل برای از شروین حاجی-

پور دنبال فرستادن جوانان دسته گل و البته خام  وطن چون

ابوالفضل آدینه زاده و مهرشادشهیدی جلو گلوله ساچمه-

زن و باتوم بودند ولی در عمل پشت ایشان را خالی کرده 

من باب ایران به مشاوره در پستوی صحنه با مثل چین 

کمونیست نشستند تا به توافق راهبردی مشترک رسند.

پاییز1402ش ورق برگشته در حمله اسرائیل سمت 

حماس رسانه های امریکایی بسیار موی رگی و پیچیده

زهر قتل عام های اسرائیل از بیگناهان غیرسیاسی

فلسطینی در افکار عمومی را گرفته  اما دولت آقای جوبایدن 

تمام قد عقب اسرائیل ایستاده به قول سید حسن نصر-

الله برای حکومت ایران و حامیان آن خط و نشان می کشد.

عملکرد امریکا فرسنگها با داعیه لیبرال دموکراسی و

شعار حقوق بشر فاصله دارد اما از بس که دلچرکینی 

با افکار امثال علی علیزاده بعنوان کارشناس مسائل 

سیاسی  جناح راست در مردم بوجود آمده حتی جنبه  

مثبت حرف آنها را نمی شنوند چون این طیف دو دره باز 

هم در استفاده ابزاری از دین و فاصله گرفتن  با مبانی

شرعی تحت لواء توجیه های ایدئولوژیک عملا  کل 

نظام  ولو مخالفان درون سیستم   را به نگاه عوام  ملت

بر چوپان دروغگویی بدل کرده که از شر آنها  این رمه

ساده دل به گرگ قصه چراغ سبز می دهد

#حیف-شدن

گزارشگر

بینندگان عزیز و شنوندگان محترم سلام عرض می کنم

مسابقه بین فاطی کماندو از تیم ارزشی با نانسی  اورلاندو از تیم لرزشی

را برای شما گزارش می کنیم

نام داور ایرانیان محل مسابقه هم چهار گوشه مملکت

درست همین ابتدای بازی یک تکل خطرناک صورت می گیره هرچند از 

گفتن اسم بانی معزورم اما نانسی نقش زمین می شود و تماشاچیان بی-

جنبه وشستشوی مغزی داده شده  جای هو کردن خطا کار داد می زدند:

چه بدنی داری دختر

به بازی بر می گردیم نسیم خنکی در ورزشگاه نمی وزد ولی چادر تیم

و کادر فنی قسم لرزشی را کلا روفته. انگار باز و قبل مسابقه علف 

زدن با طعم ژن ژیان آزادی

اما فاطی و بقیه جور همه آنها را با افزودن به حد شرعی حجاب کشیده 

و اصلا ام عین خیال شون نیست که ممکن چراغ قرمز خود خدا رو  ایضا

رد کنند.

هوادار ها شان ولی داد می زنند :جهنم و کلا واسه ماس

گزارشگر با این اوصافی که می بیند از پروردگار متعال مسئلت داره  و

آرزو می کند: این بازی به نفع زمین مسابقه تمام بشود چون واقعا 

درهم و با کلی اختلاف بعضی ها ارزش ادامه و شرح ما بقی  را ندارند

روآ آنکه توسط خاک بلعیده شوند هر چه زودتر بهتر 

#ایران-برای-ایرانیان

بریده مزدور

این کاملا عمدی است که نه نفس حاکمیت جمهوری اسلامی ایران

نه کلیت اپوزسیون اش را بکوبم چون فرد غیرسیاسی ام  وپی 

دردسر از ناحیه ماموردولت سر کوچه تا عنصر عوامل مخالف اش 

در ته آن نمی گردم.

حقیر فقط افراطیون هر دو طرف را عمدا و همزمان مورد نوازش

قرار می دهم.یعنی و غالبا لائیک های آن سو وجبهه موسوم به

پایداری این طرف چون از ناحیه اینان جمیعا نسبت به نشر ودوام 

ظاهری مذهب حقه تشیع در شکل سنتی احساس خطر می کنم.

بنده آنها را عینا خلاف شرع تشخیص دادم و بد می گویم هم

خوب می دانم که ناجوانمردانه باسنجاق کردم به سیاست 

دنبال لجن مال کردن و ترور شخصیت اند یا حتی اگر شد و

بهانه آبدار یافتند بهر مجاب کردن ساختار اصلی هردو تشکیلات

زندان و حذف فیزیکی.

بقول آن ضرب المثل فارسی هفت درویش در قلیمی بخسبند

و دوپادشاه در اقلیمی نگنجند.

اصلا به اینجا رسیدم که: چه در حکومت و چه مخالفان اجانب 

چنین نخاله های را عمدا تغذیه مادی و فرهنگی می کند چون

مابقی با همه اختلاف ها به اصل حریت ملیت و...کم و بیش

پایبند هستند و می توانند ایران را به سمت آینده بهتر برند

تا برسیم انشاء الله

خود کرده

حاکمیت مدعی برخورد سر مرحومه آرمیتا گراوند پس از افت فشار بر

میله داخلی واگن مترو فاقد دوربین مدار بسته آن مدل خاص هست

خوب سلمنا گیرم که چنین بوده باشد.

بعد این اتفاق تلخ چرا هیچ تلاشی از سوی مسئولان برای پوشاندن 

بخش های در دسترس مسافران این میله ها بوسیله ضربه گیر و

کاور مناسب از بهر عدم تکرار موارد مشابه صورت نمی گیرد!؟

بقول آن ضرب المثل معروف:تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها

وقتی سلطه ای جلو راه نفوذ اپوزسیون خود به ذهن جمعی شهروند

را از چنین روزنه ها با عمل  هوشمندانه و پدافند عامل سد نکرد

دیگر چه بگویم به او جز اینکه: باش تا آفتاب دولتت بدمد.

#تدبیر