ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
آنچه از سنت نبوی و علوی (علیهما السلام)یعنی آن یک روح دردو بدن
مطهر به ما رسیده و روال فطری رایج به نظام های سیاسی مبتنی بر
لیبرال دموکراسی است هنگام ارتکاب جرم وبژه توسط کودک و
فرد زیرسن قانونی فورا ضابط و قاضی پرونده مذکور مبادرت به
احضار والدین متهم یعنی سرپرست او می نماید و درصورت ثابت
شدن خطای بچه مذکور ضمن تخفیف به شیوه تقسیم عقوبت
عمل می شود!؟یعنی یک بخشی از مجازات بواسطه گرفتن وثیقه
پایان دادن به حق سرپرستی فرستادن پیش روانکاو ومشاورو...
از دوش خردسال افتاده یقه پدرومادراو را می گیرد.
اما و متاسفانه چنانکه درفیلم متری شش ونیم هم شاهدیم
(سکانس محاکمه پدرو پسرموادفروش توسط قاضی(فرهاداصلانی))
رویه معمول و البته غلطی درنهادقوه قضائیه جا افتاده که یا اصلا
به این هنجارو سبک صحیح عنایت نمی شود یا وفقط حکم به گرفتن
وثیقه یعنی دارایی بابا و ننه می دهند و بس .چنانکه از هریک
پرونده منجر به قطع سرپرستی والدین و سپردن به بهزیستی
در مقابل صد حکم وثیقه گیری اجرامی گردد
درعین توجه براین اصل که قاضی شیعی باید عدالت داشته باشد
و به سود ملاحظات حکومت نه بلکه عام رعیت حکم نماید
دست آخربی توجهی به همین مسائل سوژه مناسبی بهر شبکه -
های ماهواره ای مخالف حاکمیت پرداخته که برروی حاصل آن چون
اعدام و حد زدن بچه ها از بهرشستشوی فکری مردم زوم کنند و
درعین حال کار اختلافات خانوادگی را درمجاورت فقرو تنگدستی
بدان پایه رسانده که اگر دردهه 50ش ازهر ده میتی که تحویل
بهشت زهراء(س)می شد یکی جوان بود اکنون نصف آنها در
ایام شباب ریق رحمت راسرکشیده و به دیارباقی می شتابند
دخلیک یاالله
#عدالت-کجایی؟
پسرکم!؟
تمام فلکه های پنجگانه فردیس تا اداره بهزیستی خیابان نفت ناحیه
آموزش و پرورش کنار امام زاده حسن(ع) حتی زندان کچویی را پای
پیاده و به سوزدی 1401ش گزکردم و هرچند به فرجام وصال تو نرسیدم
اما خوش وقتم از اینکه باز بگویم به بانگ جلی و و لو به قیمت شنیدن
همه کس وناکس:
که ای مظلوم چگونه درهمه سنوات گذشته مبحث قضا و قضاوت
ایرانی از عهد انوشیروان دادگر و علی اکبرخان دار و ایضا هم امروزهرگز
سور و سوشیال مدیا سند دندان گیری از بهر رسیدگی به پرونده جزایی
حساب نمی شود و ایضا با استناد بدان نمی توان کسی را بازداشت ولو
موقت نمود و هم نیز دردامنه متهم یا متهمه چنین اگراقدام به فرار نمودروآ
نباشد که باسلاح شاتگان(ساچمه زن)به جان نهیف چون او خردسالی افتادن
راستی ای کودک من که جبر زمانه اش تو را مر دخانه ونان آور آن کرده است
(رجوع شود به مصاحبه روزنامه وزین اعتمادملی با والده امیرحسین رحیمی)
زین پس هرصبح و چاشت که از دولت منزل خویش بیرون زدی دشت اول
نگاهت را نثار سگ های ولگردکوچه و خیابان نکن تا دست قضا و قدر به آخر
شبی چنان نحس و شوم نکشاند که تو را تا اتهام حمل کوکتل و اقدام علیه
امنیت ملی برند
القصه:بچه بچاره با غصه خود چنان آتشم زدی که تاهستم اش بسوزم و سبیل
خویش را ازبیخ بر باد رفته پندارم باشد که این خلق روشن بدانند:
من با آنهاکه تو را آزردند نیستم.
لعن الله حرمله
(عناصربسیج سابقا و دردهه اول انقلاب اسلامی ایران با ترتیب دادن
ایستگاه و بازرسی اقدام به کشف و ضبط صرف اقلام همراه ممنوع و
اصطلاحا سند جرم افراد می نمودند اما هم اکنون انتساب هرآن چیز
خلاف به متهمی که وی را موقع جلب شکنجه داده اند را دلیل صحت
اقدام خویش جا می زنند.اصلا و گیرم امیرحسین رحیمی درکوله پشتی
خود کوکتل مولوتف انتقال می داد شما چرا درلحظه و مقطع اول دستگیری
اقدام به ضرب وشتم وی تا حدآسیب زدن به پرده گوش نمودید!و آیا جز
این می ماندکه هیچ عاقل منصفی با هر دین و مسلک فقط به شرط انسانیت
فرار چنانی را بعدآنچه عرض شد از دست چنین ها مباح بداند مخصوصا
و درتبصره اگرکه کم سن و سال باشد؟)
راستی کنش یکی مثل آصف الحسینی را در مقابل این براهین روشن که
به صرف آزدای با قیدوثیقه فیش حقوقی آن تحت پوشش بهزیستی رضایت
داده کجای دل می توان جا داد البته به شرط آنکه از گل نباشد!؟
#امیر-حسین-رحیمی