حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

تقریر برزخ

حضرت عیسی ناصری(ع) طبق روایات امامیه عکس نظر ارامنه به صلیب

کشیده نشد بلکه قربانی آن ماجرا فرد بدلی بود و وجود مبارک آن نبی-

خدا(ع) سمت معراج الهی رفت .منتها عکس رسول مصطفی(ص) چون 

مظهری از دنیا (ابزار سوزن) به همراه داشت در آسمان چهارم متوقف 

ماند.

خوب باید پرسید:آیا تن شریف و بدن مبارک این دو هم از خاک نبود پس

چرا اصطلاحا به صرف سوزن نزد مسیح(ع)گیر دادند!؟

در جواب اما باید گفت:اشیاء حسب انتساب به ولی خدا چنان شرافتی

می یابند که طبق نص صریح زیارت منورعاشورا حتی سلام الهی شامل

حال ایشان می شوند و اصلا نشانی از دنیا طلبی ندارند.

سوزن ولی نماد تشویش درونی پسرمریم(س)ازاین است مثلا :نکند

دامنم پاره شود بی آبرویی پیش آید و...اما مگرنه اینکه بقول معروف 

در بارگاه قدس جای هیچ ملال نیست.

به حقیقت وهم اکنون حضرت مسیح دریک بزرخ آسمان چهارمی بین

سطح خاک و عرش خدا واقع شده که بر همین عالم است. چنانکه 

مشهور و مطابق روایت صحیح عدم قبض روح ایشان می باشد.

خوب با این اوصاف روح های مجرد از بدنی هم که ناخالصی در عمل 

داشته لیاقت ورود آنی به رضوان متعالی ندارند می توانند اندر

جایی به اسم برزخ قرار یابند. بی آنکه آنجا مانند مورد عیسی نبی (ع)

جهان مستقل از این دنیا تعریف گردد.

برزخ حسب علم بیشتر اهلش و افتادن پرده غفلت بعد حادثه عظیم 

مرگ فی ما بین این زندگی  باری بهشت و جهنم هست. اما هرگزحرفی 

ازاین دست فی النفسه مترادف مستقل بودن آن از جهان ما نیست.

#آسمان-چهارم

طعم مرگ

پرسید:مردن چه مزه ای است!؟مثلا شیرین  یا شور  اصلا نکته از

این شربت تلخ و کپسول بزرگ هایی که تبم رو بالا می بره و دیگه 

جونم رو به لب رسونده.

راستی چه داشتم در جواب اش  بگویم جز جو را عوض کردن؟

ببین فرزاد انشاء الله چند وقت دیگه مامان ات می آید میگه

دکتر مرخص ات کرده بعد میری خونه و یک دل سیر خوش

می گذرانی و آخر شب تا لنگ ظهر فردا تخت و بی خیال می خوابی

و با بوی نهار دستبختش بیدار میشی...

چون همیشه از ته چشمان زلال خود خیره ام شد و یکباره در

آمد:راستی عمو مرگ هم این مدلیه  و باز خودش با نیش خندم

جواب داد:آخه چه می دونی مگه...

گفتم:بلا نمرده م اما چند روزی بیشتر از تو که زندگی کردم!؟

با بیسکویت موزی  نوشابه زمزم حتی قره قروت تا اینکه فهمیدم 

مرگ بد طعم نیست عین لقمه پدر و دستپخت مادر حلال زاده هاش

نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرید او والدین والولید

#موسسه-محک