حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

ضرورت احیاء امر

هر که را اصرارحق آموختند... مهر کردند و دهانش دوختند

عصری که حسن بن مثله جمکرانی از تشرف خود محضرقطب دایره

امکان امام منتظر(عج)دم زد به روایت و سند موجود از علمای امامیه

چنین دست گپ ها به میان آوردن بسیار هزینه ساز جهت گوینده

بوده اما او با علم به ضرورت احیاء امر حضرت بقیه الله ارواحنا فداء

در بازسازی مسجد مقدس جمکران که اندر توان خودش به تنهایی

نبود خطر همی کرده  جملاتی من باب رویت یار به زبان آورد.

اما در همان جا حسب علم و رعفت امام (عج) و با اشاره به جریان

قربانی کردن آن بزسیاه و شاخص من باب باطل السحر و رفع اثر کید

معاندان نه تنها روند بازسازی  خانه خدا به فرجام نیک منجر شد 

وجود خود شیخ ابن مثله(ره)هم توانست چند صباحی بعدا دوام

در دنیا بیاورد.از همین روست که اهل فضل و فیض اشراقی 

راستین عکس عرفای انحرافی و صوفیان غیر صافی در بیان احوالات

معنوی و مکاشفات چون مسقطی(نوعی شیرینی جنوبی کنایه ازسوغات)

به نظم و حداقل نثر وزین افتاده اند تا ذیل سایه شبهه حاصل از آن

منیت را نیک از خویش بتارانند و  وصل دوباره و بیشتر یار میسور

نوازش لب جانان به شعر خاقانی....گزارش دم قمری به پرده عنقا

سیدی یا اباصالح المهدی(عج)


لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ

ازتشرف قدیس حسن مثله جمکرانی تا دیدارقدیسه برنادت سبیرو

با وجود تفاوت  مکان و  زمانی حتی عقیدتی یک عنصرمشترک و همینطور

تک مانع موازی خودنمایی می کند!؟

ازمسیحیت تا تشیع فیض محور و سنجاق کننده مقوله شریعت ذیل سایه آن

اند.نیز انکار  حقیقت تشرف هم آوردن ان قلت بسیار اندر باب صحت و سقم

ماجرا از سوی مدعیان دیانت یعنی قسمی که بادوشیدن احساسات عوام 

نان خود را در می آورند موج می زند.

نه شیخ حسن ونه خواهرسبیرو اندر طبقات رسمی روحانیت رتبه بالاتری

از کاردینال و پاپ هم نهاد مرجعیت که نداشتند پس چرا بایداولیاء اعظم

 الهی چشمک خاص خود را به ایشان معطوف کنندآن هم به دوره ای که

 نه درحوزه شیعه نه کلیسای نصرانی چهره شاخص و اصطلاحا مجتهد اعلم 

جا خوش نکرده همین تفاوت آراء به اشاره نکته سنجانه حضرت آیت الله-

 سیدصادق روحانی(دامت برکاته)موجب سخت گرفتن اندر باب طرح چنین

 ادعایی ازسمت نهادهای مذهبی رایج و متولیان آن می گشت.

در پاسخ اما بگذاربه آن اشاره ناب مرحوم حاج آقارضا صدر(ره) بسنده کنم

 بدین مزمون که می فرمود:ما اولیاء مذهب خود را در حداسلام تنزل داده ایم 

در حالی که آنها لیدرحرکت انسانی و عام بشری هستند و نشرشریعت اسلام

تنها بخشی از مسئولیت الهی شان.

بله وقتی صحبت از انسانیت بر عالم بودن صرف ارج شمرده شود حسن مثله

و برنادت سبیرو که الظاهر طلبه ای بیش نبودند در انتقال کلام پاک ترن مخلوقات

خلقت بر بزرگان طبقه روحانی بهتر شمرده شدند و چه غم که از ناحیه عوامل و

اتباع  آنها بسیار هم دچار ندیده گرفتن حتی آزار گشتند و مگرنه اینکه می فرماید:

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی کَبَدٍ...اللهم عجل لولیک الفرج

مرحوم میرزا علی عیوضی گنجی شاگرد آیت الله سیدحسین بروجردی(ره)

ایشان متولد عهد قاجاردر روستای گجن ازتوابع بستان آباد  آذربایجانشرقی

 بود.نام والداش عباس علی وپدروالده اش عبدالله گجین (ره) ازشاگردان

 میرزای شیرازی(ره) وهم دوره درحوزه نجف الاشرف با امام محمدحسین

 آل کاشف الغطاء و...

میرزاعلی دردوران جوانی گرفتار مرض شدید وغیرقابل درمانی شد (عدم -

تحرک به آذری یاتانجالیخ )که به حرم امام رضا(ع)مصادف با ایام فاطمیه شفا

کامل یافت و هنگام بازگشت ازاین سفرزیارتی با سردارجنگل میرزاکوچک-

خان درحوالی رشت  وبعد ها میرزا سید مهدی شیرازی  شیخ آقا بزرگ تهرانی

 و سید ابوالحسن طالقانی (رحمت الله علیهم اجمعین)درعتبات عالیات عراق و... 

ملاقات نمود.

اودرشهرتبریز ابتداشاگرد سید اسماعیل بهجت تبریزی(پدرشهریارشاعر-

آذربایجان) گشت و ازمحضرآقای توتونچی(مدفون درمحله شتربان جوارامام-

زاده ابراهیم(ع))نیز علامه امینی (صاحب الغدیر) فیض برد(حوزه علمیه جوار

 مسجد کبود و کهنه خیابان سابق) و نهایتا به همراه مرحوم آیت الله سید-

محمد کاظم شریعتمدار راه قم المقدسه درپیش گرفت .

ایشان نزدیک به هشت سال ازمحضرسیدناآیت الله حسین بروجردی(ره)و

دوسالی حاج  شیخ عبدالکریم حائری (رضوان الله علیه)یزدی بهره برد.

درعین حال شاگرد صاحب تفسیر المیزان آقای طباطبایی وحسینعلی منتظری

بود.سیدمصطفی خمینی حسین غفاری احمدکافی موسی صدراکبرهاشمی و

آذری قمی سیدمرتضی( پدر )وهادی  (پسر)خسروشاهی وجناب سلطانی و

پسرش سیدمحمدصادق طباطبایی ازدوستانش بودند.(رضوان الله علیهم)

آن عالم ربانی سال1343ش به دهه هفتم عمرش به شهرتبریزدرگذشت 

وبا وجود وصیت شخصی مکتوب حتی اختصاص قبری جهت وی به همراه 

مدارک مربوط که توسط استادش آقای بروجردی(ره)به وادی السلام خاکفرج

(امام موسی صدرقم)کنارمقبره کرمانشاهی ها وجواربیت معظم آن فقید-

سعید هنگام حضوردرقم المقدسه اجباراازسرضعف مالی و...پس ازچند ساعت

ماندن پیکرش درمسجدی به محله تپلی باغ(انتهای خیابان شهیدجدیری)

وبه صورت موقت درقبرستان طوبایه تبریزو جوارمزارمعلم دیگر وی زنده-

یاد میرزا فتاح شهیدی مدفون گشت تادرسال1351ش با کسب اجازه ازدو

یاردیرین و مجتهدخود آیات اعظام :سیدمحمدکاظم شریعتمداری وحسینعلی-

 منتظری(روحشان شاد)نبش قبرو پیکرسالم اش بعد هشت سال ازدفن

توسط فرزندارشد(مددعلی) ودامادش(پهلوان محمدعلی حریری اصل)به

 قم انتقال و درقبرمورداشاره متعلقبه ایشان دفن گردید.

بخشی از وصیتنامه شادروان آیت الله میرزاعلی عیوضی  به فرزندان در

آخرین لحظات  عمرشریف مطابقبا فصل تابستان و اذان صبح روزجمعه:

هماره و درمقابل شداید وشیرین روزگاراین مطلب را از یاد نبرید که:

م ح م دالمهدی(عجل الله تعالی فرج الشریف)حی...

اگرنیت شادی روح بنده و رساندن  ثواب ازبرای من داریدآقام حجت (عج) 

را یاد نمایید:السَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلامِ