ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
بعضی ها در خلال روزمرگی های شان مدام گرفتار مشتی درد سرند
سر در آوردن خود و عزیزان از بیمارستان زندان حتی قبرستان و...
منتها این مدل چاله چوله های عمیق گویا درمورد ایشان تمامی و
فرونشست ولو مقطعی هم ندارد و اصطلاحا از جیب رفتن و دردسر-
پشت دردسر هست که می بارد آن هم رگباری.
اینها غالبا زیر لب دارند که:آخدا چرا یکی چند روز خوش به ما نیامده!؟
در مقابل افرادی اما چندین سال بحران خاصی را در عمر تجربه اش
نمی کنند. مثلا شغل و حقوق شان به راه است لوازم خانه تعمیر و تعویض
نمی خواهد و...یعنی کعبه آمال و آرزوی گروه قبلی که عرض شد.
اما غافل ازاینکه هرکه بام اش بیش برف اش بیشتر
بدن و روحی که سختی می بیند ایضا ورزیده می شود ولی کسی که کنج
آفیت مدتها نشسته و ناگهان به حیطه بلا می افتد حاصل آن بدجور شکند.
به تجربه غالب افرادی که افسردگی حاد دارند خود کشی انجام می دهند
اصلا مرض لاعلاج مثل سرطان می گیرند و...قبل اش یک چنین دوره
سکونی را در حیاتشان تجربه نموده اند.
القصه:دنگ و فنگ روزگار هم نعمت باشد .ربنا بر داده و نداده ات شکر
#البلاء-الولاء
کلاف بین دست تو که مهربان و دلکش اند
(مرادنازی ونحوه گرفتن اشیاء توسط کودک است)
مرا چنین به خانه مان دوباره از نو می کشند
قلاف و در نیام شب نگاه ات ای دلیل عشق
(نحوه تماشای معصومانه خردسال وزلال بودن سیاهی چشم او)
چقدر بی بهانه خشم را کنار حجله می کشند
پسر لهیب مهر را فقط به قرعه می چشند
(محبت غیر والدین به اولاد نسبی است)
ولی پدر به جاودان ازآن همیشگی خوش اند
چنان گلی و پشت و رو نداری از قضا همی
بدان به حتم کار و زار عدوی با سیاوش اند
(روند زندگی قطعا به بچه های عزیرکرده سخت می گیرد)
سروده سعیدحریری اصل.بهار1402