فقط بخاطر تو!؟

غم تو زهر هجری است که نپرس

و یم دو چشمانت بزرگترین دریای گیتی که بی هر شکی

غریق همیشگی اش منم

هم ات اما هر چه باشد پایه هستم و خریدار

باری لم دادن جناب نیز عین آسایش ام است

پس تا بم و رسیده شدنت آفتاب بی انقطاع مهرم را 

نثارت خواهم کرد و سر جمع به این فقط خواهم 

رساند که:بچه جان اگر همه دنیا هم سر ناسازه

داشته باشد اندرون ام هنوز همبازی برای ات هست 

(کودک درون)

و بیرون الا سایه بانی بر فراز سر و حصیری زیر پا

ایضا نان و آبی به گوشه دل کوچک ات نمی نماید

#پدر-خوب

عرفان گیج گاه!؟

فکر می کنم این تجربه مشترک اکثریت فرزندان ایران حتی در نسل های

متوالی باشد!؟

به فیلم نچندان حرفه ای و در سیاق  نمایش خانگی گیجگاه با بچه ای 

 عرفان نام طرف هستیم که از زمین و آسمان بلا بر سرش می بارد و 

حقیقتا اذیت می شود!

تنها کسی هم که حتی به قیمت هزینه های بزرگ فردی و اجتماعی مثل 

طلاق زنش   از دست رفتن نسخه فیلم های محبوب و.. راضی به راحت 

و خوشی او می باشد پدر زندانی اش هست(سروش صحت)

طرف می رود مدرسه و باشگاه به پست مربی عتیقه خورده و کم می ماند 

که ....

در کوچه خیابان تحت تعقیب مرد سبیلو است

به خانه پدیده عجیب و فشن شویی مثل دایی اش را تحمل می کند

حتی عروسی  مجدد ننه اش هم در معرض بوسه های متناوب و فرصت

 طلبانه مردان حاضر  است و....

بله فرزندان ایران به نسبت خیلی از جاهای دنیا رنج و استرس های اضافه

حاصل تقابل سنت و مدرنیته جامعه را به دوش می کشند و عامل اصلی

که جلو بروز بزه کاران بارز یا ایجاد اماکن گسترده فساد و فحشا به محیط

پیرامون  ما را گرفته همان محبت های والدین و از وضعیت آنرمال در آوردن

بچه ها شان  به دوره بلوغ می باشد  و در آخر  اینکه:بسیارانی از بانیان  چنین 

خیرات نیک و عمل خدا پسندانه  ساری و جاری به اکنون ما  دیگر زیر 

خروارها خاک اندحی الی خیر العمل

#الفاتحه

کلاف زندگی

کلاف بین دست تو که مهربان و دلکش اند

(مرادنازی ونحوه گرفتن اشیاء توسط کودک است)

مرا چنین به خانه مان دوباره از نو می کشند

قلاف و در نیام شب نگاه ات ای دلیل عشق

(نحوه تماشای معصومانه خردسال وزلال بودن سیاهی چشم او)

چقدر بی بهانه خشم را کنار حجله می کشند

پسر لهیب مهر را فقط به قرعه می چشند

(محبت غیر والدین به  اولاد نسبی است)

ولی پدر به جاودان ازآن همیشگی خوش اند

چنان گلی و پشت و رو نداری از قضا همی

بدان به حتم کار و زار عدوی با سیاوش اند

(روند زندگی قطعا به بچه های عزیرکرده سخت می گیرد)

سروده سعیدحریری اصل.بهار1402

قطعه کودکان

تقدیم به هرآن والدینی که چون من اولاد از دست داده...

لیلای شهرخاموش...چشمان گشته مدهوش

رفتی و باز خواندی....یادم تو را فراموش

بی هر نوا و چاوش...صوت تو مانده برگوش

زنگی چنین ز عشق است...بر روزنم چو درپوش

پا را مکش غزل جوش...خم خانه ات همه نوش

هرشب مرا چنان دوش...بندی و جنس پاپوش

سروده شیخ سعیدحریری اصل.مهرگان1401ش

کلُّ مَنْ عَلیها فَان وَ یبقَی وَجْهُ رَبِّک ذوالجلالِ والاکرامِ