ممدعلی

کسی که مشهور به زدن دست رد بر سینه زنده یاد محمد علی فردین

جهت بازگشت به سینما بعد از انقلاب57ش شد خود اینک بانی ساخت

فیلم هایی شده که جدای صحنه های جنسی بزرگسال به پایین کشیدن

شلوار و لخت کردن خرد سالان هم  دست می آزد. البته ذیل سایه روند

فیلمنامه و....

محسن مخملباف و محمد علی فردین دو نقطه مقابل هم هستند!؟

فردین روحش شاد هیچوقت تندرو نبود نه سلطنت طلب شاخصی 

شناخته شد نه به ضد انقلاب مشهوری بدل گشت چون فرا و ورای 

همه این کف های روی آب سیاسی دلباخته جدی و فرزند با اصالت

عرف جامعه و فضای عمومی آن حساب می شد دلیل گل کردن و

افتادن اسم اش برسر زبان ها نمود بیرونی همین روحیه به امثال 

فیلم گنج قارون هست نه تیپ عالی یا کشتی گیر بودن و...

بر عکس مخملباف با بی توجهی به همین زمینه فردین ساز بی مایه 

فطیری را می ماند که هرچند و بی تعارف ساخته هایش از باسیکل-

ران دیروز تا پر زدنت حال دغدغه های غلیظ روشنفکری را دارد اما

نتوانسته همچون شادروان عباس کیارستمی استاد ناصر تقوایی و...

در لایه های عمیق تری طرح اش کرده گاهی از ذیل تیغ سانسورش

رهاند چیزی که این دو بواسطه اتکاء برعرف واجدش گشتند آن هم

با فورجه مورد توجه قرار گرفتن های فرا ملی و جهانی.چون عرف ملتی

درکمال تعجب بهر بیگانگان اش با آن هم شایان توجه است حتی بیش

از مذاهب.

#عباس-کیارستمی

#ناصر-تقوایی

دور زدن شعائر!؟

پیش خودت چه خیال کردی!؟

اینکه عمه ات را در زمره آخوندها جا بزنی (هانیه توسلی)

ایضا اگر به ضرب و زور چنین مفتی سرسری سر از مجلس عزاء

و شعائر در آوردی عدل و دقیقا نوع آبکی و تظاهری اش از شانس

تو یا سطح شعور روحانی مرشدت باشد

و ایضا در دامنه بواسطه کنش های همان نخاله ها مداح نما درباره 

کلیت چنین موضوعی به این قضاوت ضمنی برسی : حالم را بد میکند

و اشکم را درنمی آورد.

ولی طلب هم آغوشی همزادت در دل کویر یا خوابیدن شبانه بر

ته  قبرخود کنده به سمت اشک و  طبعا زندگی در راستای نرمال اش

می کشد...

خوب حالا که شمشیر را از رو بسته ای بشنو :مشکل از ساقی ات

هست!؟ چون  جای جنس اعلاء مغزت را با این خراب  نموده که :دهن 

کجی ضمنی به شعائر و ارجح شمردن مناسک دینی (تدفین)می تواند 

که راه علاج دردها باشد. باری و در دامنه نثارنمودن گوشه و کنایه

 به کسی که آخوند قصه  تعریف اش نموده ای .

#مانی-حقیقی

روستایی!؟

عرفا تقسیم بندی شهری و روستایی نماد موطن و سطح فرهنگ نیز

علقه ها و عقده های افراد را در برمی گیرد.

اما درایران امروز و مخصوصا اندرساحت علوم انسانی باهمه شاخه و

برگ ها که البته با مقوله زیبا شناسی نیز تنیده که چه عرض کنم 

پیوند یافته و مثل درهنر هفتم سینما را بارداده است.

کسانی هستند که بی درک شرایط زمان ومکان عملا بهانه های

آبداری را به جریان های ایدئولوژیک وتمامیت خواه می دهند

آن هم با وجود داعیه روشنفکری و جدابودن از اردوگاه شرق و

گفتمان چپ جهانی

در فیلم برادران لیلا اثر سعید روستایی بیننده همه اعضا خانواده

را درحال خم شدن زیر بار فقرو لذا واجد استرس حاد و بروزدهنده 

واکنش های هیستریک هریک به نوعی از عرق خوری تا چک زدن زیر

گوش والدین و...شاهداست

سرباز مجری حکم اعدام اثر محمدرسول اف مطابق قانون الظاهر وجدانی

خود هیچ رقم زیر چهار پایه محکوم  نمی زند و..

در حالی که سطحی نگری هر دو کارگردان اولا بر قلقلک غیرضرورنظام 

حاکم که طبعا سبب ولو نا گفته ماجرشناخته می شودمنجرو ایضا بهانه 

دستش می دهد تا درمقابل نفس سینمای مستقل درآید ثانیا کاملا  

از یادبردن این امر توسط سعیدروستایی که تاب آوری افراد درمقابل 

امتحان فقرو...متفاوت است یا ندیدگرفتن چنین حکم که تنها کل و

جزء قتله امام حسین(ع)جهنمی هستند و درباب دیگران ولو مظلوم 

غیرمعصوم فلان سربازهیچ کاره جزء مخلفات اجرای حکم اعدام 

بی گناه می باشد کار را نه تنها به حکم حبس خود ایشان کشانده 

بلکه سبب فراری شدن جوان بازیگر آن (کاوه آهنگر) از کشورگشته.

اما اگر روی آثار زنده یاد عباس کیارستمی دقیق شوید متوجه خواهید

گشت اندرخانه دوست کجا است و..جدا از روال قصه ضمنابه وضعیت 

اجتماعی هم گریزی زده می شود البته درحد العقل اشاره تا سبب 

گرفتاری واپسین کارگردان روشنفکر ناب وعرفی اش

نباشد عکس این انتلکتوئل های زمانه.

ضمنا و از این زاویه نگاه متعالی چه تشابه غیربی است میان زندانی

(سعیدروستایی ومحمدرسول اف) با زندان بان(ابرهیم حاتمی کیا)

#پریود-تاریخی