ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
محمد علی درمجلس اهل سیاست و با کل اختلافات شان
هماره چون گل سرسبد بود و مابقی حاضران با همه ظاهر
قدرقدرتی بواسطه تمسک به کاراکتر او آنجا دیده شده و
به چشم می آمدند.
اما همین آقای اهل دنیا به محفل ذکر و یاد ارباب حسین(ع)
نوکر گونه می کوشید...
اصلا حسین جنس غم اش فرق می کند
این راه عشق پیچ وخم اش فرق می کند
#شعائر-حسینی
فردی که در خیابان و خانه بدست مامور قضایی دستگیرمی شود
متهم نام دارد و الزاما مجرم نیست.
پس این حرف را هم می توان زد که چون قبل ازتشکیل دادگاه
کیفری یکی مثل مهرشادشهیدی ازدنیا رفته احتمال بی گناهی
یا عدم تناسب جرم ارتکابی با جزای پرداختی (مرگ) می رود.
اما درمورد شروین حاجی پور چه!؟ ترانه برای مسلما موتور محرک
جریان موسوم به زن زندگی آزادی بود.
راستی و با این مختصات هزینه پرداخت شده توسط شروین قابل
مقایسه بامهرشادهست!؟
بله پدر مهرشاد آدم بسیارشریف و انسان خوبی است اما چون
توان مادی و لاوی گری لازم پیرامون حاجی پورها را ندارد باید الان
بچه اش زیرخروارها خاک باشد عکس آن دیگری که فقط مدتی
بازداشت شد و بس. حالا نیزدرحاشیه امن حاصل ازجایزه گرمی
امریکا روزگارخوشی می گذراند.
خوب شمابه حقیر بگوید با این بی پدرمادرسیاست از آن اپوزسیون
غالبا گرفتاربچه شاه که طفلک هایی چنین تحریک و به مسلخ فرستاد
تا این مامورنظام یک دست جناح راستی که زیرضربه لح اش نمود
چه باید کرد؟
جز فریاد رسا برسرهمگی شان بدین مزمون:نه من نه تو
(افراطیون جناح راست با تقلیل نحوه فقدمهرشادشهیدی به کشف
جنازه بی جان او توسط مامورپلیس تاکیدمی کنند. گیرم چنین باشد
آیا می توانند منکراین شوند که: در چهل واندی سال گذشته یک
مرگ متهم قبل حکم دادگاه بدست ضابط نداشته اند پس این به آن
در مهرشادنه بامشاد و...)
#مستضعف
تناب دارتناب دار می جو ام ات با افتخار
نمی زارم که دست بدی با گردنم به اختیار
تناب جونم کجایی تا تو سوراخ موش ات کنم
ببندم راه دررو رو که ترندی تو پای کار
یه سبکی می برم بشی با خاک کوچه هم قطار
لاشی سگ مصب بد سنگ سیاه رو مزار
بابا به من چه که چرا هوا پس تو روزگار
نون ندارن یه خلقی کم به سفره های بیشمار
اصلا حاجی نوکرتم اوس کریم داریم ما چیکار
خودش باید یه حال بده عین وقوع انفجار
ورنه متی گرون و رابین هودم تو لاله زار
نقش تیارتت رو برو با نون آب دوغ وخیار
سروده شیخ سعیدحریری اصل.تیر1401ش
کاش جای پیشنهاد خرید سوراخ موش به این و آن در فکر
روزنه داخل تنبان خویش بودی تا لانه چوب عرعر نشود و
فغان آن سان ات را درنیاورد که: غلط کردم...
کاش پول هایی را که به کد یمین وعرق جبین از جوشکاری
و...درمی آوردی جای ساختن کلیپ بودار می ریختی به گلوی
فلان یتیم که شاید درقرارخدا هست تا موسی قوم باشد و
به غرقاب فرستنده همه فرعون هامان وشدادیان
اما نه دل تنگ و عقده فراغ ات نگذاشت عقل باری چنان قد
بکشدو دم آید. پس چنین به پشت میله هایی انداخت که بر
قیمت کوتاهی عمرهیچ نمی ارزد ولو با هرتوجیه روشنفکرانه
#حسن-صباح
درباره نحوه شهادت آسیدجوادذاکر طباطبایی حرف و حدیث بسیاراست.
عده ای چون شیخ حسن اللهیاری آن را حاصل اراده نظام جمهوری اسلامی
من باب یک دگراندیش دانسته اند و برخی درگذشتی کاملا معمولی.
اما حقیرحسب همجواری مقطعی به دوره ای که ایشان درقم المقدسه
و بعدا کاشان بود سبب شد چندین بار میرمحمد راملاقات کرده و حتی هم
کلام شوم و لذا من باب ماجرای ذکرشده به یک دیدگاه سوم منتهی شدم.
راستش سالهای اول در گذشت آسیدجواد چند بار همسر و دختر خرد-
سال او را سرخاک می دیدم .البته انسانیت و اسلامیت حکم می کرد در
آن فضای خاص و خالی انتهای قبرستان نو هر وقت که با ایشان برخورد
می نمودم فاصله نگاه داشته ولو ساعتی خویش را سرقبر غریبه ای
آشنا جا زده معطل کنم تا اینکه راهی شوند و بعد سمت مدفن اش روم.
او یک فامیل کم سن و سال خیلی از نظر قیافه شبیه خودش خوشگل
داشت که اصلا ایشان سبب آشنایی بنده با سید شد.
اینجانب زمستان 1380ش سرباز ارتش درپادگان مرند بودم و استواری
فامیل ما اهل فیرورق (زادگاه ذاکر) به علت بارش شدید برف و مسدود
شدن راه تبریز مرا که درمرخصی 48ساعته بودیم به منزل خود برد
اینگونه با ابوی اش میر حبیب (ره) و کسان وی ارتباط یافته قرارمان شد
اگر ارتش زیر بار دادن کارت پایان خدمت قبل ازموعد 21ماه به حقیر
طلبه نجف رود درقم پی اش راگرفته وبه او ملحق شوم
البته دعای خیر آن سادات جلیل گرفت و بعدسالی همین اتفاق نیک افتاد.
یکی از بزرگان قم که استاددانشگاه و سید است شخصا به حقیرگفت: شاهد
بوده که دو فرد افراطی در خلال یکی از جلسات چیزی شبیه به اسپری را سمت
آسیدجواد از فاصله نزدیک خالی نموده بودند و علائم بیماری سرطان اش با
همین مقدمه بروز کرد.
این اشخاص شناسایی شده ومعلوم گشت نه ماموراطلاعات هستند
و نه مقام دولتی دارند بلکه صرفا افرادافراطی وابسته به جناح راست
وهوادار آتش به اختیار می باشند.رهگیری هم بدان سبب به ثمر
نشست که دولت حجت الاسلام و المسلمین سیدمحمدخاتمی برسر
کاربود و وزارت اطلاعات التزام دلگرم کننده ای به قانون در موارد
مشابه چون قتل های زنجیره ای و...نشان می داد.
امابعد ها قضیه لوس شد و آنها خود را گم و گورکردند پس ضربه اصلی
را کلیت حکومت وقت خورد .یعنی این جنایت را بسیاری از سر عدم علم
کافی و بغض ناشی از نارسایی های اجتماعی موجود به نظام نسبت دادند...
ولی خدایی و تا آنجا که اینجانب متوجه شدم صحت نداشت .
کل انتقادهای سید جواد که از زبان خودش شنیدم همین بحث دفاع
از شعائر حسینی(قمه زنی و...)هم مخالفت با سلایق مثل مکارم شیرازی
بود. اما اینکه سیاسی باشدنه.
این سید مظلوم دین را ازسیاست جدا نمی دانست بلکه وقتی
می گفت: سیاسی نیستم داشت به صاحبان قدرت و مدعیان آن
درنظام و اپوزسیون مخالف جمیعا اعلان می داد که باهیچ کدام
شما راه نمی آیم و سی خودمی روم.اصلا روح بلند سید به کوتاه تر
ازاین قانع نمی شد.(اهلیت هیچکدام را به رسمیت نمی شناخت)
از قضای روز گار شب سرد و طوفانی ازسال1390ش راهی شهرستان
مرند بودم یعنی سرراه خوی .دیدم سید نورانی با شال سبز پشت وانت
نیسان آبی بساط چای دارچینی برپا کرده و به مسافران داخل ماشین ها
در لیوان یکبار مصرف می دهد تا درآن راه بندان از سرمابه خودنلرزند.
همان فامیل آسید جواد بود و حالا حتی خیلی شبیه تربه او .تا مرا
شناخت قسم دادکه دیگر پی اش را نگیرم و گفت: بعد ذاکر گمنامی را
دوست دارم!!
من هم چیزهایی راکه درباره علت فوت ایشان می دانستم ذکر کردم
چشمان اش پراشک شد و ضمن قبول درگوشم ندا داد:برخوارج لعنت
#ذاکر-افلاکی
پسرجان این میوه ممنوعه است از جنس همان که بابا ننه اصلی
وهمگی مان خورده وایضا باهبوط به خاک سیاه حالا رساندند
تو اما نشد و تناول نکرده ازاین عالم دنی به درشدی
مجاهدکورکور یا فلان مامورنیروی انتظامی!؟ بگذار بزرگترها تا
قیام قیامت دنبال باعث ازاین دست اش بگردند...
من اما تنها غرق رنگین کمانی هستم که درذهنم جوهری کردی
و قایقی که باید ساخت انداخت به آب و دورشد ازاین شهرغریب
آدم چرا چنان گول خورد وچنین باری وول نمی دانم. منتها دربهشتی
که یک عدد آخوند جنی (اشاره به ملبس بودن شیطان درجنت)
دارد ولو گوه خوردن هر انس و ملک دیگر را می توان ندیدگرفت
بیا مهدی شب هجران سحرکن
#اللهم-عجل-لولیک-الفرج
بله برخی شیر پاک می خورنددسته ای پاکتی نحله ای شیشه ای
آن دگر محلی پاستوریزه خشک و...
ما با اینها مشکلی نداریم اصلا نوش جانشان جواب حلال وحرام
بودنش را سرپل صراط باید بدهند و پس حق است اگر بگویید:
تورو سننه(به توچه؟)
منتها یک کسایی هستند که شیرتو شیر می خورند یعنی فضا
را عمدا چنان غبار آلود می کنند که یا هرشیری که دلشان
می خواهد از کلکسیون آن بردارند و یا همش را هاپولی کنند
البته و درهرحال یک آب هم روش که کی بود کی بود من نبودم
بعدصبح تاشب هم درمعایب پوکی استخوان و...داد سخن که
چه عرض کنم مرثیه به پا می کنند(افراطیون جناح راست)
درنقطه مقابل اما یک فرقه دیگری باشند که ازگوشه کنار هرچی
بچه گربه است شیرش کرده می اندازند به جان اینها در اوج و
نهایت بی وجدانی. آخه بابا آن بدبخت ها که تا حالا جز شیرمامان
خود را نخورده بودند چه جوری می خواهند با این دو گانه سوز
که چه عرض کنم همه جورشیر خوار حتی نوع جنگلی اش
طرف شوند(ایران اینترنشنال و...)
#چرخه-معیوب
در وقایع تلخ پاییز 1401ش مخصوصا مهر ماه خبردارشدم که به کمال
تاسف برخی از عناصرموسوم به ضابط امنیت حتی درمقابل استغاثه
وطلب قطع کتک کاری یا حین شلیک با سلاح ساچمه زن و...بر ساحت
زوات مقدسه آل الله(علیهم السلام)جسارت و سب نبی (ص)می کردند
آن هم درحکومتی با داعیه جمهوری اسلامی و مذهب رسمی شیعه
بازاز آن طرف امثال مادرنوجوان مرحوم ابوالفضل آدینه زاده راشاهدیم
که به بهانه دستگیری شوهر ودخترش سخن درشت و ترکش دار به
ائمه طاهرین(علیهم السلام)نثار می کند!
یعنی و لب کلام جامعه ای است که از بعض مامور تا جمعی مغذوب آن
مشترکا ازجهل و عنادفکری رنج می برند و برعکس دیوار بلند فرضی
و ایدئولوژیک تحت عنوان درون و بیرون حاکمیت بسیارانی ازایشان
چه آنکه با وجود یدک کشیدن لقب ولی و سرپرست اجازه می دهد
بچه مثل دست گلش اندرآشوب و غوغای به پاشده در شهر خیابانی
شود چه آن بی وجدان فرد حرس و آجان نمایی که به سمت طفلکی
سفیرگلوله هارا نثارمی کند درعین اینکه می بیند بچه است و بی دفاع
مشترکا در جان و معصومیت ازدست رفته اش شریک هستند و این
دست کارها گناه بس عظیمی است که من نوعی فاش می گویم و
از گفته خود دل شادم سر سوزنی جزء اسباب ایجادش نیستم و
تا جان دارم نخواهم بود ولو به قیمت همه چیزانشاء الله...
بله تخم مرغ دزد شتردزد هم می شود!؟
آیا ایشان نشنیدند آن احادیث صحیح و شریف را که با برادران ایمانی
مدارا کنید یا اندر عصر غیبت منجی(عج)به سان گلیم خانه خود باشید!؟
راستی وقتی سرابوالفضل صغیر مشترکا بلای جوانمرگی را آوردند
چه توقع داری که حرمت ابوالفضل کبیر(ع)نگهدارند و باز کدام ضرورت
هست که حقیربرای دو ادعای طرح شده ام دراول این متن سند بیاورم
فَقَد أخرَبا بَیتَ النُّبُوَّة
#دست-ابوالفضل
آقای امانوئل ماکرون نخست وزیرکشور فرانسه شایددر نگاه امروز حاکمیت
و دیروز اپوزسیون اش شیرین افتاده
اما حقیقت امر کنش او هم کل سیاسیون شوری و اصل منفعت طلبی صرف
ایشان را فریاد می کند
پس بدا به حال کسانی که باهرتوجیه و به واسطه چنین تناب پوسیده ای
به سمت چاهی می روند که هرچند نام های دهان پرکن چون مجاهد خدا
مدافع بشر و...دارد اما مخلص کلام و دریک جمله افتادن به چاه خلا است
همه لقمه گیران کاش مهرمادری داشتند!؟سر سفره سحر چاشت
یا آخر شب تار بهترین از نان و خورشت ممکن را حلوره و نرم شده
حواله گلو طفلک خودمی نمودند اما نه!؟
غریبه هایی که دربلوغ و میان سالی لقمه آماده مفت به سمت تو نثار
می کنند اگر ذیل لواء اباعبدالله(ع) نباشد که تقبل الله بی شک
ولو با رنگ راحت الحقوم و پاستیل نشان مزه حکیم فرموده و نیت سوء
پشت پرده اش را می دهد...
بله در ترانه صحبت از دختری است که آرزو داشت پسر بود
(برای آزادی شروین حاجی پور) اما درعمل و زیرمجموعه این
دست از لالایی ها یک روزخدا چشم باز کرده و خواهیددید
تحت پرچم الوان همجنس بازان یا گوشه فحشا خانه سبک تایلندی
سینه می زنید
راستی اصلا تو بگو که رادیدی که درمتن این گرانی ها و وضع وخیم
اقتصادی فوق خرماو شکلات هر شب پنجشنبه خیرات امواتش کند!؟
خوب و درهمین راستا هم گربه های رسانه نشین سیاسی محض رضای
خدا موش نمی گیرند و افتادن درگنگ و شوی ایشان هم لاس زدن به شبه
ادبیات آنها جز تیز کردن شامه وتیر نمودن قامت نهادهای امنیتی وهم-
پالگی های مقابل سمت پخمه قصه و طبعا ساختن لقمه ای دوباره ازاین دست
بهر بیشتر دوشیدن عوام آن هم بانام دهن پر کن سور چرانی ثمرندارد
آری به مثل خانم باران کوثری در بی همه چیز اول ومن
باب دست مریزاد گاوی تحویل خواهی گرفت و اما آخر
خود به آجان قصه عودت داده می شوید...
این دقیقا عاقبت قصه ای هست که عام ملت تیز هوش
ایران با سابقه تاریخی رام کردن و دور زدن مثل
مغولان جغتای خوب یاد گرفته اند و لذا اعتنای به
زرق و برق رسانه های غالبا لندنی ایضا امثال افق
ایدئولوژیک داخلی نشان نمی دهد حتی و هرچند
آتش بیاران چنان معرکه گردانی هایی من باب
جذب مخاطب راضی به میومیو هم (صدای گربه)
شوند.
بله آقای نظام اسلامی درروز راهپیمایی 22 بهمن
یا جناب حامد اسماعیل به پاییز1401شمسی اندر
کانادا می تواند عده زیادی را از موافق تا مخالف
خوان حاکمیت فعلی گردآورند اما حقیقت این است
هماره و بیش از آنها خلقی را شاهدیم که با شعار
فی نفسه: گوربابای سیاست به فرصت هر تعطیلی
سمت شمال و...سرازیرمی شوند بر نیت صفاسیتی
(کنایه ازخوش گذرانی و فرارازمسئولیت اجتماعی)
اما حقیرچون نه دل درگرو قدرت امروز دارم نه
ازاقمار طالبان براندازی فرداش حساب می شوم
یعنی رعیتم الی یوم الفرج انشاء الله
درته دل و بی تعارف هم ایشان را ملامت نمی کنم!
آری عام مردم به قیام و قعودشان همیشه صادق
و صمیمی هستند هرچند شایدسطح فرهنگ و
جیب پر پول واکنش های ظاهرا متفاوت ایشان راهم
سبب شود اما محور بلاشک حول منافع ملی ومذهبی
چرخد اگر که عقل جمعی ساربان باشد
صاحب مسافرخانه هرکه می باشد!چه دخلی به غریبی دارد
که در دل شب سردو طوفانی بدان پناه برده!؟
اوهمینکه گرفتار تجاوز خالی شدن جیب یا بدتر پایین رفتن
اجباری شلوارش نشود بدین معوای موقت رضا خواهدداد
ولو اگردر همسایگی دارالمجانین و...باشد
و این دقیقا همان فوت کوزه گری است که صاحبان رسانه-
های هوچی ازگروهک مریم رجوی سعودی(سیمای آزادی)
تا اینترنشنال وافراطیون جماعت سلطنت طلب عمدا و به
صرف پیش برد اهداف سیاسی حزبی جناح خویش نادید
می گیرند.بله کافی است تا من نوعی از مهندس مهدی-
بازرگان (ره) یا دکتر صادق زیبا کلام (حفظه الله) به نیکی
یاد کنم تا مستحق غرق و ایضا محوشدن دراسید شعارهای
خامی چون اصولگرا اصلاح طلب دیگه تمام ماجرا ایشان شوم....
اما انسان شرقی که نمی تواند غذا و نان داغ(کنایه ازدموکراسی
رایج به آلمان سوئیس و...) رابخورد!چه یک مقدمه و مدتی جهت
خنک ترشدن آن و موازی گشتن با دمای نفس و وجود طرف و
محیط چون خاورمیانه نیاز هست به مصداق آیه:
إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ
و این دقیقا چیزی باشد که اکثرا علم داران رسانه ای
اپوزسیون حاکمیت فعلی نیز ایدئولوزیک مذهبی های
جناح راست قدرت ازسرعمد نادیدمی گیرند
درجامعه ای که سطح مطالعه چنین پایین هست دادسخن
از دموکراسی محض وچسباندن هرکسی که باطیف اصلاح
طلب راه می آید به عنوان مامورمخفی وزارت اطلاعات
جز ازیک مشت حقیقتا بی همه چیزکه سردرآخور عربستان
اسرائیل و...دارند برنمی آید
آن حکومت پشت کوه قاف از سویی چنان درایتی نشان می دهد که مثلا
درجریان فراخوان سرکرده جنبش ری استار(سید محمدحسینی مدعی
مرام درویشی)به آتش زدن درب مساجد با استفاده و زوم روی تکنولوژی
موبایل یکی از عوامل این وقاحت بی شرمانه و ضدحریت را خفت کرده
به داخل گونی می فرستد
و در دیگر سو فردی از برجسته ترین سردارانش را احتمالا بواسطه انداختن
سیمکارت سابق به گوشی جدید و تکرار چند باره این عوض کردن خشاب-
سان ردیابی شده و عمودی(کنایه ازکشتن)تحویل می گیرد...
حالا و این وسط بلا نسبت مگه بنده یک تخته ام کم هست که بگویم اینها
کلا خوب اند یا بد.چنین متای نابی را باید فقط دردکان حسن عباسی پاسدار
و شهرام همایون سلطنت طلب جست.
چیزی که حقیرمی بیند ملغمه ای حاصل از آزمون و خطاهایی است که همراهی
با آن نفرین مادرشهیده ندا آقا سطلان را بارخواهد آورد و ضدیتش ننه
شهیدعباس دوران را به خشم.
ولی و راستی چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!؟
اینجوری شد که تصمیم گرفتم بروم سی خودم و اگر کارد بدجوری به
استخوان رسید فقط دست بردارم به درگاه الهی که:
خدا لعنت کند هر چه بسیجی بد و رحمت نماید بسیجیان نیک روزگار را.
حالا می ماند هزینه استقلال طلبی که ایضا باید به طیف زبان نفهم و
بسته افراطیون جناح راست ایشان بپردازیم وب س.
عین و به سبک همان رادمرد والا ناصرخان حجازی (روحش شاد)