حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)
حجت الاسلام سعیدحریری اصل

حجت الاسلام سعیدحریری اصل

وبگاه شخصی.نوه مرحوم آیت الله شیخ میرزاعلی عیوضی گنجی.طلبه حوزه علمیه نجف الاشرف(خطا درنگارش متن وب مدام جک واصلاح می شود)

دیگ به دیگ

خدنگی و خنگی به هم تاختند

ازیرا بر این دست هردوشان باختند

یکی گفت:منم کهترین در فضا

دگر داد زد: گوه اش خوردی افراختند

چه حشا که این دو دیوار آن ساختند

چنان خر شده نو به نو شل تاختند

بسی گرد و خاک چون زد از این قضا

به کاشف در آمد ظفر را بر انداختند

سروده طلبه سعید حریری اصل

#روت-سیاه

دست رو شده!؟

(علی جوانمردی قبل از حمله حمس به اسرائیل با ابراهیم احراری)

(علی جوانمردی بعد از حمله حمس به اسرائیل با منشه امیر)

عقل و وجدان نیز رسولان الهی هستند لذا وقتی تنها پیشوای

جمع ادیان ابراهیمی امام علی (ع)اند که فرمود:دین همان عقل

هست باید نیک شیر فهم شد که پیروی حضرتش بهترین نحله

میان آنها است(بی شک بقیه اولیاء(علیهم السلام) هم چنین 

اشاراتی داشتند اما دست تقدیر و کید منافقان آن را سانسور

نموده و سنگ بنای انحراف مذاهب دیگر را ایجادکرده اند)

خوب و با این اوصاف واضح است که پیروان مذهبی انحرافی

نمی توانند در دراز مدت با جمعی روشنفکر فعال سیاسی 

هنری و...ممزوج گشته پروژه و هدفی مشترک را پی گیرند.

چون آن منور الفکرها هرچند و ولو انحرافی مرده شان بیشتر

از زنده پیروان آیین غلط  ارزش دارد و می فهمد.

برای نمونه رجوع شود به کنش کانال وهابی کلمه که بعد از

فقدان زنده یاد بانو مهسا امینی به بهانه اتحاد و مقابله با

حاکمان فعلی تهران جمعی مثل  علی جوانمردی را داخل قاب

شبکه خود کرد و آنها هم چون در نگاه ماهواره های لندنی

(ایران اینترنشنال و...) عنصر نامطلوب شناخته می شوند

(جریان آمد نیوز مرحوم روح الله زم) پذیرفتند. اما با شروع

درگیری حمس و اسرائیل در  پاییز1402ش به بهانه عدم

کوبیدن جانانه اسرائیل توسط طایفه مذکور میانشان شکر آب

شد...ولی حقیقت امر این بود که نفس وجود شخصی مانند

جوانمردی در کلمه سبب فروکش کردن احساسات سنیان

سلفی زاهدان به سمت طیف میانه روتر عامه اندر کردستان

لاجرم می شد لذا بانیان ملعون اش با درک چنین مطلبی و

بر بهانه مظلومیت فلسطین امثال نامبرده وحید بهشتی و

سید مصطفی آزمایش را دک کرده از خود راندند

#ناکسین

درویش نما!؟

آقای وحید بهشتی که داعیه درویشی از رسته همفکران دکتر سید مصطفی-

آزمایش ذیل چتر شیعه گری را دارد و مدعی هست  غضب اش از حاکمان

تهران بخاطر مجنون حساب کردن مرحوم بهنام مهجوبی و فرستادنش به 

تیمارستان و... او را به مخالف خوانی ایشان کشانده و از همین رو لاجرم 

حتی اتحاد با مثل کانال بکری مسلک  کلمه را بلامانع دانسته عبد الحمید

هاشم زهی مفتی نخاله عامه مذهبان زاهدان ایران را رهبر کل مسلمین

ایران جار می زدند.

ولی عالم و آدم دیدند که مخصوصا در گفتگوهای خود با ناقص عقلی 

چون عقیل هاشم زهی بارها وبارها حتی من باب تمثیل از اصول عقاید

شیعی در مقابل روده درازی های او عقب رفته از حق اهل بیت(علیهم-

السلام)کوتاه می آمد مباد که دل رفقای ضد نظام داعیه دار جمهوری -

اسلامی را از کف بدهی.

اما تا پای تقابل حمس و اسرائیل در پاییز1402ش به میان آمد بخاطر

مثل پرچم اسرائیل رابطه شان با مسئولان شبکه کلمه شکر آب شد.

یعنی و به کلام سر راست و ساده: ارزش اسرائیل در نزد آن مفلوک از

آل الله(علیهم السلام)که حساب ایشان را از حاکمان تهران جدا دانسته

و به اقرار خود و مرشداش آزمایش باور عقیدتی شان داردی بیشتراست

راستی شیر بی یال دم  و اشکم که دید!؟

ولله تا آنجا که ما خبرداریم ذکر مولاناعلی(ع) از زبان درویشان اهل -

حق آویزان بود چنانکه کشکول از دوش شان

پس و  در نتیجه: نامبرده عوضی و درویش با اصل و نسبی نیست

ورای بحث نقدهای وارده در فقه شیعی به نفس مسلک دروایش 

سنتی و رایج گنابادی یارسان و...

#اهل-حق


آقای محمد اسماعیل صالحی

حقیر آقای نور علی تابنده  فقید رهبر وقت دراویش گنابادی را دیده 

بودم چنانکه مصطفی آزمایش را یکبار و البته جناب محمد اسماعیل-

صالحی(حفظه الله)چندین مرتبه توفیق زیارت داشته ام.

مرحوم تابنده از جنبه انسانی و چنانکه در همراهی اش با فعالیت های

مدنی زنده یاد مهندس مهدی بازرگان و یاران می دانیم قوی عمل 

می کرد و البته این کارهایش ستودنی بود

اما در جنبه مذهبی بعنوان یک شیعه  جدای بحث مشرب صوفی گری و

داعیه قطب گنابادی عینا ضعف اش را به مواردی با این دو چشم سرم 

درک کردم.

مصطفی آزمایش اما عمق روشنفکری اش هم چون تعبد دینی ضعیف

می باشد.اصلا با مرور نحوه درگیرشدن این آقا با بعض آخوند های 

مهره ای  نظام جمهوری اسلامی ایران کاملا معلوم است که حکیمانه و

با برنامه پیش نرفت.

آقای صالحی ولی چه در جنبه علوم آیینی هم مباحث عرفی و مدنی 

بی تعارف یلی است برای خودش.

اصلا یک درویش مطابق اسلوب از مثل حسن بصری و... رسیده به 

سمت مسائل سیاسی عصر غیبت کشیده نمی شود.

خوب آقای صالحی عکس آزمایش به چنین جنبه های ملتزم اند هر

چند مخالفانش آن را آلت فلان حکومت شدن بخوانند اما شنونده 

باید که عاقل باشد.

بحث انحرافات دراویش شیعه یک مسئله درون مذهبی است و باور

دارم باید تا وقتی که آنها از اسلوب روایت سنتی این مذهب حقه در

 مبحث عرف فقه و... فاصله نگرفتند باید که ایشان نیز پیروان آیین

مستقل یارسان(اهل حق) را همچون ارامنه مندائیان یهود زردشتی

عوام عامه(غیرملایان بکری وجریان های تکفیری) نیز بی دین غیرحربی 

مراعات کرده احترام  و حق  شهروندی گذاریم.

#مجذوب-علیشاه

مصطفی آزمایش و دنبالچه اش

آزار دراویش مخصوصا بعض سرسلسه و برجستگان ایشان در قرون گذشته

و متمایل به معاصر تاریخ ایران زمین سند بروز کرامت و گرفتن آه مظلومانه

آنها به درگاه باری تعالی هست که  چون فرجه وگشایشی با گوش مالی کانال

غیبی ظالمان همراه شده نقل محافل پرورشی ایشان در اعلان حقانیت است.

منتها درویش های شیعی حتی آیین مستقل یارسان متمایل و شبیه بدان هرگز

مثل حدیث شریف نبوی(ص) را در حق حضرت زهراء(س)و امام حسین (ع)

بهر دگری ولو قطب نقل نکرده که:انهم منی وانا منهم .

حالا وحید بهشتی بی وجود و استادفرومایه اش مصطفی آزمایش را بنگرید

که درکانال عمری کلمه جلوس نمونه گمراه بکری چون عبدالحمید هاشم زهی

رابه عنوان پیشوای مسلمانان جار می زنند و طلاب مستقل از جمهوری اسلامی

ایران مثل حقیررا انگ بدعت چسبانند.

که دنبال اختلاف افکنی بین ملت ایران با پیش کشیدن و طرح پررنگ ستون 

فقرات شیعه گری یعنی ماجرای آزار دختر پیغمبر(ص)بدست صنمه قریش

هست!یعنی و به دیگر سخن اذیت فلان درویش در نزد این جماعت کج فهم

سند تحول و دلیل حقانیت گردد اما سخن از رنجاندن انسیه حوراء(س)

علت تهوع و برهم زنی صفوف عام مسلمین می باشد که باید از آن اجتناب 

ورزید مباد که بردل جرجومه های فساد کانال پست کلمه چون خدمتی 

طرشابی و...نشیند.ولی  گور بابای عمر هایشان  و این دو درویش نمای

حقیقتا چت مخ روی آنها و درهم

فرجام کاویان

در فرجام قادسیه وگریز ناگزیر جناب یزگرد سوم ساسانی(ره)

چون دومی به کاروان اسیران کاخ نشین واز جمله درفش ایران

زمین کاویانی دست آزید. گوهر های اش کند ومیان همپالگی ها

که لقب پر ططمطراق صحابی واپسین رسول خدا(ص)می کشیدند

برحسب غنیمت جنگی تقسیم کرده وآنگاه چرم اش  رابه ماتحت 

مسئله دار خود و یاران اهداء نبود. البته به گاه نشست ولم دادن

حالا اما وقتی ومطابق تصویرفوق این متن شاهدهستیم که یکی

از مریدان آتشین او چنین سنت وی درهم شکسته وعلم شریف

کاویانی بالای سرآویخته است نیک می توان دریافت باوجود همه

هوچی گری ها من باب عدم توهین به آن غلام مرد بچه بازخود

اما خلاف رویه نامبرده در پیش گرفته. چون با عرف و مصلحت 

سازگاری اش نیست فرای تفسیر و تفهیم مذهبی

ایضا بهر جماعت افراطی عمری همان بیرق هفت رنگ فوقانی

تصویر کفایت کند :خلایق هرچه لایق

#پرچم-ملی