ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
درماجرای کربلای امام حسین(ع)لحظه قبض روح حضرت اش و گاه شهادتشان
این امر نه توسط حضرت عزرائیل(ع) بلکه خود خدای متعال به وقوع پیوست.
سبب به روشنی وبارجوع به این فراز زیارت جامعه کبیره عیان گرددکه:
أَجْسَادُکُمْ فِی الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُکُمْ فِی الْأَرْوَاحِ
خاص ومجرد بودن چهارده نورمقدس (علیهم السلام)برمومن واهل تحقیق مستند
پوشیده نیست اما چرا فقط ایشان را صاحب توانایی انتقال جسم بعد شهادت
به دنیا و سیر همراه اش در زمین خاکی برزخ و عوام دیگر از بهر حمایت مظلومان
مدد گیرنده از ذات ونفس متعالی آن مشکل گشایان به اذن الله بیان نکرده واین
دایره را درحد وسیعی تری بعنوان اهل بیت(علیهم السلام)ذکرکرده است!؟
الا اینکه خواسته بزرگ مردانی چون ابوالفضل عباس وعلی اکبر(علیهما السلام)و...
در آن جرگه جاشوند!؟
نکته دراینجااست که ظهور باجسم اثیری روح مردگان غیر آل الله(علیهم السلام)
عین نقاشی بیش نیست که فقط به چشم اهل حیات و زندگان سو سویی جهت
اشاره زنند .فرضا اگر چنان روحی بخواهد حرف بزند جسم اثیری حنجره ندارد
و باید از فشار و اعمال نیرو بر فرکانس های صوتی مجرد قابل شنیدن ما اقدام گردد.
باز در حالت خواب هم غیر اهل بیت(علیهم السلام) صد درصد واضح و عینی
طبق روایت صحیح و چنانکه در بیداری هستند رویت نمی شوند.
فرضا اگر حتی پسر نوجوان تازه به سن بلوغ رسیده و کودک راهم ببینید که فوت
شده بازقسمت هایی از بدن موقعیت قرار گیری البسه و...او متفاوت وغیر روال
مرسوم اش دردنیای می باشد.
وامااین ظهور زوات مقدسه(علیهم السلام)که بیشتر از بهر مدد در راه ماندگان
یا احتمال خطر تجاوز و لکه دار شدن ابروی مومنین ومومنات و...رخ دهد(رجوع
شود به سخنان حضرت آیت الله اسماعیل نمازی شاهرودی(ره)بدین باب) اگر طرف
چنان اهلیت عمیقی نداشته باشد در قاب مردمان بس نورانی غیر قابل تشخیص
جزئیات چهره واندام حتی چیزی شبیه به عناصر عالم ذر البته درشت چهره نماید.
از تفاوت های این نور عکس مابقی رعد حاصل از سیر ارواح معمولی رنگ
متمایل به لیمویی آن (سبز گون) ایضا کنترل کامل و حساب شده برخود است.
محل بروز ودیده شدن بیشتر این وجه نورانی هم حرم های شریف آل-
الله و مساجد خاص مکه ومدینه کوفه ایضا آنهایی است که به امر حضرت-
صاحب الامر(عج)احیا گردیده اند.(جمکران قم سهله کوفه صاحب تبریزو..)
تشرف آیت الله شیخ اسماعیل نمازی شاهرودی(ره)
#نور-الانوار
در اوج گرفتاری البته به روایت خودش طرف بر نفس تلقین می کند که:
اصطلاحا به آخر خط رسیده است موقع خودکشی است و...
این نقطه مخصوصا جهت آدم گرفتار ضعف روانی اخلاق و مذهبی با یک
ضربه حاد مثل مرگ بستگان نزدیک یا شکست حاد مالی و...بروزمی کند.
او در آنگاه فقط و بقول معروف جلو چشم اش را می بیند و لحظه موجود
را ملاک قضاوت در باب بدبختی و خوشی خود قرار می دهد.
ولی ملتفت نیست که عکس نگاه عرضی به زندگی می شود طول آن
را هم دید و با یاد آوری فرجه های نیکی که بقول مذهبی ها خدا و غیر
آن و آتئیست ها طبیعت به وی بخشیده این شعله امید را درجان خود
عمدا پف نکرده خاموش ننمایند که این نیز بگذرد و اگر حتی نه و چنان اش
چنبره اندازد که موجب مرگ من شود باز آسیاب به نوبت است و قرار
نیست هیچ کسی بقول آن ضرب المثل آذری با گرگ به قیامت ماند.
(کنایه از عمر بی پایان و طولانی)
اگر در زندگی ائمه هدی(علیهم السلام) دقت کنید اندر متن لحظات
تلخ و گرفتاری هایی دنیایی باز روزهای خوش و راحتی را که داشته اند
در قالب دعایش یاد آوری کرده اینگونه از هم گسیختن و انتحاری چنان
را که با عنوان خودکشی سر می زند درخویش تن مهار می کنند و به زبان
ضمنی متذکر می شوند :ایشان هر چند عزیز و عظیم ولی بنده اند و خدا
آن دیگری است و دقیقا به همین خاطر درمنظر ربوبی شیرین افتاده
حتی مقوله خاص و غالبا نهی شده ای تحت عنوان شفاعت به شریعت
ظاهری اسلام که مستمسک ملایان عمری جهت خسر الدنیا و آلاخره
کردن مسلمانان عوام پیرو عقیدتی آنها با خاص و منفرد دانستن اش
بهر الله متعال است رنگ باخته و حضرات (سلام الله علیهم) بدان مفتخر
و منسوب می شوند.
یاعلی(ع)مدد
#دعای-عرفه-حسین-شهید(ع)
همه ابشار بشر و فرزندان آدم (ع) درمعرض نقص جسم و روحی
حاصل از گذشت سالیان و حوادث تلخ خلال اش هستند الا چهارده
نور مقدس (علیهم السلام)
یکجا سخن از زخم سطحی یا تنگ شدن خلق مقطعی است و گرفتاری
به آن هرگز مترادف ضعف بنیادین درجسم و شخصیت طرف نیست
و مطابق روایات صحیح و اقوال درست از زندگی آن انوار مقدسه
(علیهم السلام) ایشان نیز طعم چنان چیزهایی را در زندگی مادی
و این جهانی چشیده اند .اما نبود یک عضو بدن یا گرفتارشدن به
حزیان و فراموشی هرگز.پس وقتی مثل عمر خطابی خطاب به نبی-
اکرم (ص)می گوید:ان رجل لیحجر دیوانگی خودش را جار زده و بس
باز اندر فعالیت فردی و اجتماعی هر غیرمعصومی در حال شکستن
رکود سابق خویش یا در جا زدن اندر آن همچنین عدول و سقوط
نسبت به موضع سابق خویش در مورد مذکور است.ولی حضرت زهرا
پیامبر ائمه دوازده گانه(سلام الله علیهم اجمعین) اندر نهایت درجه
موفقیت البته حسب درک شرایط زمان و مکان جا خوش کرده اند.
هیچ جنگجویی در تاریخ مثل مولانا علی(ع) نداریم که بعد بیست
و چند سال خانه نشینی و حرکت جسمانی سمت پیری در شیوه نبرد و
عمق جسارت و سلحشوری اش میان قبل کودتای سقیفه و امثال بدر
و حنین با بعد آن یعنی دوره جمل صفین و نهروان تفاوتی نباشد.
#صل-الله-علیک-یا-ابوالحسن
عام الفیل نام سال تولد نبی اکرم محمد مصطفی(ص) هست
که حسب حمله عناصر طاغی آن عصر ابرهه بواسطه لشگر
مجهز به فیل که قصد تخریب بیت عتیق از بکه مبارکه را
داشتند بدین لقب شهرت یافته است.
باز 17ربیع الاول بنابر روایت خاصه علوی شب تولد حضرتش
بتهایی در حول خانه خدا نیز شعله آتشکده پارس طاق کسراء
و...آسیب دیده از روال سابق و منظور آیین مذکور افتاده اند.
هر دو واقعه ذکر شده ذیل مجموعه اصطلاحا تکانه های سیاسی
یعنی وضعیت های حاد از بهر حکمرانی سرزمین خاص یا کل
بشریت بر کره زمین حساب می شود.
اولی وجه ملی دارد و مربوط به مشکل وارده برسرزمین حجاز
است و دومی در حد عام انسانی بیخ یافته اقسام نحل و طبعا
انواع ملل را درگیرکرده است
پس مدخل زمانی دخول نظر کرده اعظم الهی و حبیب اش
وقتی چنین گشت دیگران ایشان خاصه سادات عنایت شده
دقیقا در مشابه برهه های تاریخی اتفاق می افتد و آنچه
از نگاه عوام ناس شر می نماید در حقیقت آبستن خیر است.
بلی بعض اطفال در رحم به جدار شکم مادر خویش لگد زنند
و اندکی از آنها قبل تولد سرزمین و زمین خود را دچارچالش
کنند حسب عظمت شخصیت.
السلام علیک یا خلف الخائفین
#نظر-کرده
بسم الله الرحمن الرحیم...هست کلیددرگنج حکیم
دومین خلیفه عامه حساسیت عجیبی نسبت به کلام شریف بسم الله الرحمن الرحیم داشته
وغالب پیروان تندرواش(وهابیت سلفی هاو...)برطبق سلیقه اودرنطق ونوشته های خود
تا آنجاکه ممکن است آن راحذف می کنند!؟
جداازالف ولام که حروف ناخوانای این جمله هستند والف کوچک میان الرحمن که نا-
نوشته است مابقی حروف پانزده عدد می باشند.
اگرهریک ازآنها رابه ترتیب برای خدای متعال وچهارده معصوم(علیهم السلام)قراردهیم
تشابه های جالبی آشکارمی شود.
1.ب:الله2.س:محمد(ص)3.م: علی(ع)4.ا:فاطمه(س)5.ل:حسن(ع)6.ل:حسین(ع)(مراد
لام دوم کلمه الله است باعلامت تشدیدکه به عنوان نمادشهادت هم شناخته می شود)
7.ه:سجاد(ع)(این حرف که درآخرکلمه جلاله الله قراردارددقیقا به شکل سجده است و
زین العابدین(سلام الله علیه)به انجام طولانی آن فریضه شهرت داشته اند)
8.ر:محمدباقر(ع)9.ح:جعفرالصادق(ع)10.م:موسی الکاظم(ع)11.ن:علی بن موسی-
الرضا(ع)12.ر:محمدتقی(ع)13.ح:علی نقی(ع)14.ی:حسن العسگری(ع)
15.م:حضرت حجت بن الحسن(عجل الله تعالی فرج الشریف)
درنوشته های بعدی انشاء الله با این سرنخ وبراساس کلیدواژه های مذکوربه سراغ قرآن
کریم وکتب معتبرتاریخی خواهیم رفت وبانکته های جالب وعجیبی روبروخواهیم شد
که حقانیت مذهب تشیع رابرای منصفین آشکارمی کند.
#معجزه
دقت در نظریه پلواریته عقیدتی از عبدالکریم سروش فاصله
گرفتن او با عرفان و فلسفه اشراقی تحت تاثیر آراءصاحب
مثنوی و...را فریادگر است.اگر به خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)
رجوع شود آل الله(علیهم السلام) محور باور شیعی ناب هستند.
لذا اصحاب سقیفیه بنی ساعده نیز علما و غیر عوام عامه نباید و
نمی توانند که مورد نعمات چنین فضای آزاد ازجنبه اندیشه و
عمل باشند چرا که درمقابل ولی نعمت اصلی آن به اذن خداوند
متعال قد علم کردند.(منظور عدم دادن آزادی ظاهری نیست
که سنت اولیاء حق بوده حرف از مقدس ناشمردن آنها است)
از همین رو هست که باورداریم:کلیمی ارمنی و...فی نفسه
و تا ابد در دوزخ نمی مانند حتی به تعبیر جسورانه طالقانی(ره)
این وضعیت شامل مارکسیست های اصیل هم می شود.
پس چه سروشی که به پلواریته می خواند چه سید مصطفی-
طباطبایی که اندر مقابل نظریه او یک مشت ان قلت از سر دل
بستگی به مسلک عمری چیده عملا هیچ فرقی ندارند.
آزادی و استبداد در تعریف عرفی دو نقطه مقابل هم اند .اما
اندر پندار مذهبی تشیع وزنه و میل ائمه(علیهم السلام)
پتانسیل تغییر بنیادین همگی را دارد.
اینها عین دو چشم لوچ و منحرف البته هرکدام آخته به
سمتی هستند که در رخ مرام پیروان سقیفه جا خوش
کرده است.نظریه مصطفی طباطبایی میراث و گفتمان
قالب عهد اموی و پندارسروش حاصل بازشدن آب
عرفان و فلسفه یونانی به شیر جامعه اسلامی مقارن
با زمانه بنی عباس بود.آن جبر و این اختیار وقتی به
حبل الله متین اهل بیت(علیهم السلام)گره نخورده
باشید هر دو بر یک فرجام ختم می شود نابودی و بس.
مطابق آنچه تا اینجاعرض شد و با فرش قرمزی که در
اکثر رسانه های ماهواره ای خارج مرزها از کلمه تا گنج-
حضور بهرنشر و بست این افکارغلط پهن کرده اند باید
ختم کنم به جمله آسیدمحمودطالقانی(ره)که می فرمود:
چپ روی و راستگرا بودن حرکت همزمان و موازی سمت
گمراهی است.
بر لوچ صدر اسلام لعنت...
هنجار شکنان در چهارگوشه دنیا مورد تعقیب و باز خواست قرار
می گیرند البته به نسبت تعریف محتوای این مقوله .پس چنین
روندی کم و بیش و لو درمیان قبیله های بدوی به مثل قاره
آفریقا هم جریان دارد...
خوب با این اسلوبی که عرض شد دزدان با چراغ و اوج عوضی
جماعت کسانی هستند که جای استتارخود در مقابل قانون
و زیستن یواشکی اندرسایه آن اصلا مفاد وی را به نفع خود
تغییرداده اصطلاحا آن را دور می زنند.
اگر بر روی آیات واپسین وحی الهی درقرآن کریم دقیق شوید
دوره رسالت حضرت موسی کلیم (ع) و قوم بنی اسرائیل
بیشترین چشمک و پالس ها را از این باب بدان چه
خدا درباره ایشان به ما انعکاس داده نمایش می دهند.
با این اوصاف وقتی به مقطع صدر اسلام بیش از هر مسلک
دیگر حرف شریعت یهود طرح شده امثال کعب الاحبار
توان نفوذ به جایگاه استفتاء مسلمین می یابند باید دانست
این نهال نو پا را نیز همان نوع موریانه ها در حال بلعیدن
بودند.هنجارهای تعریف شده در اسلام چون:کلکم راع
وکلکم مسئول عن رعیه(حدیث نبوی صحیح) به واسطه
نگاه ایدئولوژیک اصحابی کنجوم(حدیث نبوی غلط) چنان
فریز و بی خاصیت می شود که180درجه تغییر جهت یافته
و نیز آزادی دراجتهادی که به ذیل نورافکن قرآن و سنت
تنها صحیح بوده با خاموش کردن آن زن شترسواری را به
میدان جمل می فرستدکه حتی پشکل شترش را به تبرک
می برند...
بله این همه تاکید به مقام رفیع چهارده نورمقدس (علیهم -
السلام) اندر مسانید و ادعیه شیعی دقیقا فوت کردن به
سمت چراغی هست که دزدان در کف گرفتند.
وساسه العبادوارکان البلاد...(فرازی ازجامعه کبیره)
#ملا-مترف
تقدیم به نورهای طاق عرش قبل خلقت فرش:
نیستم طالب فیض غیر توان عبرات
چهارده امکده و کهف امان حضرات
عمر نوح اش اگراز دست قضا بازدهند
نکنم جز به فداشان همه این سنوات
در خرابات مغان نیست رهی بر ظفرات
گر نشان اش ندهد پیر مقام ثمرات
حالیا گوش کن ای سالک از ساعه شنو
نی ندانست مگر ضبط مقام نغمات
اسالک ان تدخلنی فی جمله العارفین بهم وبحقهم
(فرازی ازدعای جامعه کبیره)سروده سعیدحریری
ظفرات:جمع ظفروپیروزی
عبرات:قتیل العبرات لقب حضرت حسین شهید(ع)به معنی عبرت
پیرمغان:لقب مولای موحدان علی(ع)درشعرحافظ
نی:سازبادی مادر